کانال تلگرام پایگاه خبری شمس
39

اشعار اربعین حسینی

شناسه خبر: 4563 - دوشنبه 23 دسامبر 2013 - سرویس: فرهنگی ادبی - چاپ - نویسنده: میلاد زارع

اشعار اربعین حسینی

سفر کردم به دنبال سر تو
سپر بودم برای دختر تو

چهل منزل کتک خوردم برادر
به جرم این که بودم خواهر تو

حسینم واحسین گفت و شنودم
زیارت نامه ام جسم کبودم

چه در زندان، چه در ویرانة شام
دعا می خواندم و یاد تو بودم

برای هر بلا آماده بودم
چو کوهی روی پا استاده بودم

اگر قرآن نمی خواندی برایم
کنار نیزه ات جان داده بودم

———————————–

 شعر اربعین حسینی

عذار نیلی و قدّ خم و چشم تر آوردم
گلاب اشک بهر لاله های پرپر آوردم

زجا برخیز ای صد پاره تر از گل! تماشا کن
که از جسم شهیدانت، دلی زخمی تر آوردم

تمام یاس هایت را به شام از کربلا بردم
چو برگشتم برایت یک چمن نیلوفر آوردم

مسافر از برای یار سوغات آورد اما
من از شام بلا داغ سه ساله دختر آوردم

اگر چه سر نداری یک نگه بر سیل اشکم کن
که با چشمان خود آب از برای اصغر آوردم

تو بر من از تن بی سر خبر ده ای عزیز دل!
که من برتو خبرهای فراوان از سر آوردم

چهل منزل سفر کردم به شهر شام و برگشتم
خبر ازچوب و از لعل لب و طشت زر آوردم

زاشک چشم و سوز سینه ی مجروح و خون دل
همانا مرهمت بر زخم های پیکر آوردم

قد خم، موی آشفته، تن خسته، رخ نیلی
به رسم هدیه میراثی بود کز مادر آوردم

زسیل اشک دریا کرده ام چشم محبان را
به آهم شعله ها از سینه ی میثم برآوردم

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط پایگاه خبری شمس در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

شما هم دیدگاهی برای این مطلب ارسال کنید

تمامی حقوق این سایت برای پایگاه خبری شمس محفوظ می باشد. طراحی شده توسط میلاد