» 1مبارکه » شهرستان مبارکه » قَول سَدید یا رمی بریئ (پیرامون شایعات اخیر علیه شورای اسلامی شهر و شهرداری مبارکه)
شهرستان مبارکه

قَول سَدید یا رمی بریئ (پیرامون شایعات اخیر علیه شورای اسلامی شهر و شهرداری مبارکه)

خرداد 5, 1395 0114

بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمـَنِ الرَّحِيمِ

یا أیُّها الَّذینَ آمَنوا اتَّقُوا اللهَ و قُولُوا قَولاً سَدیداً. ای کسانیکه ایمان آورده اید تقوای الهی پیشه کنید و سخن حق بگویید.«احزاب/ 70»

قَالَ إِنَّمَا أَشْكُواْ بَثىّ‏ِ وَ حُزْنىِ إِلىَ اللَّهِ وَ أَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ. يعقوب گفت: « من شكايت غم و اندوه خود را پيش خدا مى‏برم، و از [عنايت‏] خدا چيزى مى‏دانم كه شما نمى‏دانيد. (( او گفت :  من از حزن و اندوه خود نزد كسى شكايت نمي كنم يعنى شما چگونه بمن صبر و شكيبايى مي آموزيد، بى‏صبر كسى است كه از دردى كه خدا باو داده نزد مخلوق و آفريده شده او شكايت كند) جز اين نيست كه غم سخت و اندوه خود را به خدا شكايت و گله مي كنم (زيرا دور شدن غم و اندوه را جز از او اميدوار نيستم) و من از جانب خدا (از قدرت و توانايى و رحمت و مهربانى او) مي دانم آنچه را شما نمي دانيد ( از اين رو اميدوارم بمن رحم كند و غم و اندوهم را دور سازد.« يوسف /  86»

مقام معظم رهبری« مدّ ظله العالی » می فرمایند: دشمن مي خواهد شايعه‌پراكنى كند؛ مي خواهد دلها را نسبت به يكديگر، نسبت به مسئولين بدبين كند. ۱۳۸۸/۰۹/۰۴هم ردّ كردنِ آدم صالح، هم پذيرفتنِ آدم ناصالح؛ هر دو بد و هر دو خلاف است‌. ۱۳۸۲/۱۰/۱۸ به مردم اميد بدهيد چرا كه واقعيات كشور و عزم و اراده ملت، هر انسان منصفي را به آينده اميدوار مي كند.25/2/92 كسانى كه زبان گويايى دارند، قلم توانايى دارند و آبرويى پيش مردم دارند ؛كه اين آبرو هم جزو ذخاير الهى است و خداى متعال به هركس داده است، بايد آن را در راه او مصرف كند و به كار ببرد. ۱۳۷۴/۱۱/۱۴به يكديگر حسن ظنّ داشته باشيم. قرآن كريم مي فرمايد: « لولا اذ سمعتموه ظنّ المؤمنون و المؤمنات بأنفسهم خيراً »؛ يعني وقتى « افك » را شنيديد چرا به همديگر حسن‌ظن نداشتيد؟ يعنى از اول رد كنيد افك را. اگرآمدند به يك نفرى تهمت زدند، يك چيزى را گفتند – حالا يا با عنوان تهمت يا به عنوان غيبت – چرا قبول مي كنيد؟يعني چرا به هم ظنّ نيك نداريد، چرا به هم حسن‌ظنّ نداريد. تا فوراً كسى آمد، شما بگوئيد بله، احتمال درستى‌اش هم اگر بود، آدم به صورت يقين آن را بداند و نقل بكند. اين درست نيست، اين ممنوع است. اين چيزى كه امروز مورد ابتلاست در جامعه‌ى ما، از همان چيزهائى است كه بايست از همين ادله‌ى غيبت بفهميم كه درست نيست؛ اين وضعى كه وجود دارد ، درست نيست. ۱۳۸۹/۱۰/۰۷

من اصلا نمی خواستم در این شرایط به این بحث وارد شوم. چرا که آنکه را حساب پاک است از محاسبه چه باک است اما بخاطر احساس مسؤولیت فردی و اجتماعی و احساس وظیقه در قبال خود و دیگران چند کلمه ای را به توصیه دوستان ناصح امین و تیز بین برای تبیین امت ولایی حزب الله و دفاع از حق طبیعی دفاع از مظلومیت نهفته در قضایای اخیری که در جریان حسابرسی از وضعیت مالی شهرداری که هر چند سال بطور معمول در سنوات گذشته انجام می گرفته و مسائل پیش آمده به سهم خود عرایضی را تقدیم می دارم. تحلیلی مبسوط را که می بایست عوامل دست اندرکار و تحلیل گران منصف و شریف جامعه پس از روی کار آمدن شورای چهارم و انتخاب شهردار و مشکلات شروع به کار در سال اول و استعفای شگفتی برانگیز  شهردار و دوران سر پرستی معاونت و سر به گریبانی های پیاپی تا روی کار آمدن شهردار بعدی و سر و سامان بخشی به قسمتی از مشکلات شهر و شهرداری و برخورد با معضلات جدید ، مبحث نیروی انسانی و عدم پرداخت مالیات بر ارزش افزوده در دو سال گذشته و بلاتکلیفی و جمود در دستگاه شهرداری از موضوعات مختلف و موارد مطرح شده در سال پایانی که زنگ پیشواز زود هنگام نواخته شده گره های کور و فشارهای نامبارکی است که پاسخگویی را برای هر کسی دشوار می سازد و از حوصله این مرقومه و خوانندگان فهیم آن خارج است.

 امید وارم در این شرایط مردم شریف و دانای مبارکه و خواصّ از ایشان با نگاه خردمندانه خود که اشراف نظارتی حق طلبانه و اخلاق مدارانه را بارها به میدان خود آورده اند ؛ بدفاع از حقوق خویش و آرمانهای متجلّی گشته در منتخبین و خدمتگزارانشان با هوشیاری پا به صحنه پر بلا و ابتلای داوری های خداپسندانه گذاشته ، ناجی فرزندان راستین و مخلص خود گردند. همانانی که نه در شعار بلکه در میدان عمل هدفی جز خدمت به مردم ندارند و اینک در مظانّ تهمتهای غیر منصفانه بی پایه و اساس و شایعات واهی قرار گرفته اند. بدیهی است در قبال قانون شکن و خطا کار نیز هیچ گونه جای رأفت و گذشتی را نپذیرند. البته بنده از مسؤولین مؤثّر شهرستان هم در ارتباط با سوء مدیریت این جریان گله مندم. اما امیدوارم هرچه سریعتر به اصل و فرع قضایا پرداخته ،گناهکار و بی گناه را به مردم معرفی سازند و جلوی اثرات مخرب چند بُعدی آن را بر جامعه گرفته سر و سامان دهنده اوضاع گردند. و درصورت عدم توجه به مطلوب و اعاده حیثیت آبرومندان ، بنده به بعنوان یک شهروند در کشور اسلامی شکایت آنان را به پروردگار عالَم خواهم کرد و روز قیامت جلوی ایشان را در صراط رب العالمین به خاطر قصور در عدم درایت و ناپختگی در این امر که منجر به آبرو ریزی از مؤمنین شده خواهم گرفت.

 من وظیفه دارم به عنوان یک رزمنده ایثارگر و جانباز شیمیایی در هشت سال دوران دفاع مقدس در جبهه های حق علیه باطل از یک خانواده قرآنی ، اهلبیتی (ع) و کارگری از خود در برابر خیل شایعه و شایعه سازان  و تهمت های ناروا دفاع کنم. « بأیّ ذنبٍ قُتِلَت » بنده به عنوان یک معلمی که عاشقانه و صادقانه بالغ بر سی سال است به جامعه دانش آموزی و دانشگاهی خدمت کرده و به عنوان عضو ناچیز از خدمت گزاران بی ادعا در شورای شهر مبارکه در دو دوره پرونده ظاهر و باطن خویش را فرا روی مردم نهاده و امروز به برکت دولت قرآن و اهلبیت علیهم السلام مختصر آبرویی خدا داده در سفره نعمت ها و تفضّلات حضرت باریتعالی دارد؛ بگویید به کدامین گناه ناکرده محکوم هستم اگر انصاف دارید برگردید ببینید پایه های جایگاه هایی شناخته شده و معتمد را مورد اهانت و تهدید قرار داده اید که در آینده قریبی دامان خودتان را فرا خواهد گرفت و سیل بنیان کنی را که به هزل و مطایبه و استهزآء راه انداخته اید، همه هستی تان را دچار مخاطره و فنا خواهد ساخت.

 براستی مردم عزیز ما باید بدانند که راست و دروغ چیست و کجاست؟ باید همه چیز شفاف و روشن به سمع و اطلاع آنان برسد اما چرا باید فرد یا افرادی بی گناه در معرض یک مشت حرفهای بی سر و ته ، بی مدرک و سند که به قصد تخریب شخصیّت در مقطع حساس از  زمان مورد اتهام و ترور شخصیتی قرار گرفته ، خود و خانواده و نزدیکان و همه هم صنفی های او زیر سؤال روند؟

اتفاقی افتاده اتهاماتی به بعضی وارد شده دستگاه های ناظر و مجری بدون هیچگونه جانبداری وظیفه اداری خویش را دنبال می کنند همه اینها بحمدالله گواه آن است که در سیر مسیر تعلّلی صورت نگرفته و باید از آنان قدر دانی شایسته ای انجام داد و خدا قوت گفت. اما بحث یک کلاغ و چهل کلاغ است. تا کی باید نشست و دم نزد تا از آب گل آلود ، فتنه گرانی چیره و چالاک و توطئه  گرانی از خدا بی خبر ، طراح خباثت و شایعات دامان گیر را وسیله ای در سست کردن ارکان جامعه و تقویت پایگاه کذب و دروغ خود سازند دروغهایی که به دلایل واهی و پوچ کژ اندیشان و سفلگان ، ناجوانمردانه قصد تیشه زدن بر ریشه آبرومندان را دارد و با پهن کردن سفره هزار رنگ تزویر از گذشته تا به حال در صددند تا مردم ، خادم و خائن را از هم تشخیص نداده دچار سوء تعبیر گشته امر بر آنان مشوّه گردد. یا نادانسته و ناخواسته آب به آسیای مغرضانه ایشان ریزند ؛ و من و امثال من نیز سر در جیب خود فروبرده ناکام در دفاع از خود و در سکوتی سنگین باز هم خموشی گزیده گفت و واگفت های دهان به دهان شده را  بشنویم و دم نزنیم. و یا ببینیم که شبانه روز در شبکه های مجازی و طرح مطالب و تحلیل های شکّ برانگیز ،  بریده از کلیّتی که شأن کلّ و جزء آن بُعد مشرقین است را با زیرکی و تر دستی به میان اقشار و صنوف جامعه می کشانند. و ما که همچنان اغلب به خاطر خدا و تقوی و مصالح عالیه نظام مقدس جمهوری اسلامی و ولایت دم نزده از حقوق خود گذشته ایم اینک نیز در شهر و شهرستان دم فرو بسته و اطلاع رسانی واثقی به مردم داده نشود. اما این دفعه ولو به این چند کلمه کلی و اجمالی بسنده کرده و می نویسم و می گویم که اگر  با این بازی ، خواهان خروج مان از میدان ظاهری خدمت اند ، ما آبرو مندان هیچ وقت رقیب میدان بازی هرزه گریهای آنها نبوده و نیستیم. داستان مولا علی (ع) را در مواجهه با آن دو زن که ادعای مادری بر فرزندی داشتند را که بخاطر داریم وگذشت مادر حقیقی از حق مسلم خویش را از یاد نبرده ایم. داستان ما از این قسم داستانهاست. ما از این بازی های زشت دست ساخته لودگان و آلودگان رخت بر بسته و عزلت جسته ایم و شکوه از نامردیها و نامرادیها را به بارگاه حیّ دادگر خواهیم برد. ؛ و لی باید بدانند که ما مرمانی هستیم که ایستاده خواهیم مرد.  و به لطف حقتعالی و بنابر وظیفه ، با تنویر افکار عمومی و از تریبونهای مختلف ،کار را  و ادامه راه را و حمایت بی دریغمان را به ذیصلاحان و دلسوزان حقیقی و مؤمنینی تسلیم ناپذیر ، خواهیم سپرد.

قدیمی ها می گفتند:« دیده را نمیشه گفت شنیده را هرگز » ..جداً در این شهر چه خبر است که به هیچ کس و هیچ چیز رحم نمی شود؟ آیا همه جا مثل شهر ماست؟ چه کسانی صله گردان صحنه های هتاکی و حرمت شکنی هستند؟ چرا فی المثل باید افرادی چون من تبدیل به آدمهای یک بار مصرف و نیمه مصرف شویم یک بار می آییم و با پرونده سازی مارک و تهمت ضدیت با مبانی اسلام و انقلاب  این اصول اعتقادی در قول و عمل 6 سال جواب سلامم را هم نمی دهند. راستی بی وقاحتی و بی حیایی تا به کجا؟

گر بهر خدا شکست پس وای به من              ور بهر ریا شکست پس وای به وی

.اما باید خود را در این ایام سخت دعوت به صبرکرد و با صبر پرورید… هر چند الآن هم دیر دیر است ولی حقیقت ها در فرداها جستجو  می شوند.

اگر به خاطر ایستادگی در برابر ظلم و بی عدالتی و اجحاف به مظلوم جلوی زیاده خواهی و رانت از خدا بی خبران ، موضعی و جبهه ای جانانه گرفتیم و به قول مولا علی (ع) : کونا للظالم خصماً و للمظلوم عوناً و پرونده مظلوم یا مظلومینی پا برهنه از کشاورز و کارگر که ولی نعمت ملت ایران هستند را مورد دفاع قرار دادیم که دفاع از آنان شرعی و قانونی ، اخلاقی و عرفی است مورد تهاجم و شیطنت قرار گیرد. من که خود نان حلال کارگری خورده ام. و حرف حلالم را مدیون خوردن نان حلال خمس و زکات داده هستم. تا توانستم حق خدا و خلق خدا را در جسم و جان و آبروی داده شده ام مراعات کرده ام و سعی بر اصلاح امور و ارشاد در حد بضاعت ناچیزم را در سر لوحه امور قرار داده ام و به ناچار حرفهایی را که مربوط به قبر و قیامتم می باشد و دلیلی بر آشکار کردن آن نمی بینم را نه در دفاع از خود بلکه از تمامی کسانی که نماینده و جزء ناقابل طیف محترم آنها به شمار می آیم به زبان و قلم آورد ه ام.

مسؤولیتی که پس از طی مراحل سخت با برنامه ای منسجم از مردم و برای مردم در طی ایام مسؤولیت قرار است به مباحث ارزشمند فرهنگی ، اجتماعی ، عمرانی و منتهی گردد و فضای مناسب و مساعدی را برای اقدام و عمل ایجاد کند مسؤولیتی که ماهیت وکالت شورایی بودنت به دفاع از حقی قیام کردی و پس از هزار بار زمین خوردن به نتیجه و مقصدی نسبی رسانیدی و گل شادی بر چهره غمناکی نشاندی و یا در کنار مسائل عمومی بطور خاص و در جهت منافع عمومی یک تنه  وارد گود مردانه شدی و رشته و حلقه ارتباط بین نفع و سرمایه و صاحبان قانونی امور و مردم بزرگوار گشتی و مجاری قانونی را تا به پایان خوشایند شاهنامه رساندی و طیب خاطرت فقط حظّ قلبی به بار نشستن نهال تلاشهایت در مقاطع کاریت گردید. و در این میان سهمی برای خود و خانواده ات جز ناملایمتی و نامهربانی و برخورد با امواج متلاطم کمر شکن نداشتی و پیامد حرکت این قطارت از دو سوی چپ و راست سنگ باران شدن های پنهان و پیدای کس و ناکس گردد و به قول حلاج به شبلی : «آنان که نمی دانند معذورند از او هم سختم می آید که می داند که نمی باید انداخت. » از همه انتظاری برای این سوگنامه طَبق طَبق نبود. اما چرا تو که ادعای دوستی می کنی و مهر ولایت دوستان را در سینه  داری سنگ به دوستان اصلی بی ادعای ولایت می نشانی؟!!

 امروز دستگاه های اداری مسؤول باید پیگیر باشند تا حق و عدل نمیرد. خائنان را به سزای گستاخی و پرده دری گناهانشان کیفر داده خادمان را در زیر سایه سار تدبیر و تدبّر خویش مشمول هدایت و حمایت خود قرار دهند. و اسلام عزیز هر دو را توصیه کرده و نادیده انگاری یکی را برای دیگری نمی پذیرد. چطور می شود اتهامی یا جرمی که در سالها قبل اتفاق افتاده امروز باید دامنگیر شود و چهره مذهبی ، علمی ، فرهنگی کسانی را بگیرد که روح و جسمشان از این جرائم مبرّی و پاک است؟ آیا قرآن نخوانده اند که می فرماید: أَلاَّ تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى‏ آيا نمى‏داند كه هيچكس بار گناه ديگرى را به دوش نمى‏گيرد(38 / سوره نجم ) بنده تمامی این تهمت و افترا های شایعه سازان را قاطعانه در باره خویش –  و مثل خویش – تکذیب می کنم و از هر کسی که به ناحق و بی علم در باره بنده قضاوت می کند به عنوان یک مسلمان متدین خواهانم جانب انصاف را در نظر گرفته ناخواسته در دام بی تقوایان از خدا بی خبر دسیسه ساز نیفتند.کسانیکه ازآنها به خدا پناه می برم و صراحتاً می گویم آنها را نخواهم بخشید. انتظار آن دارم تا دستگاههای مسؤول ضمن برخورد قاطعانه با جرم و مجرمان ثابت شده، آبروی ما را  از این هنگامه بر پا شده حکیمانه مدیریت کرده جامعه ای را که به مبانی و اصول اسلامی خود وابسته و پایبند است را  با گزارشات مستند خود در محافل و جراید محلی ، شائبات و دامن زنندگان به تشویشات خواطر اهل ایمان را رهانده و از آبروی مؤمنین که به فرمایش پیامبر اکرم (ص) از کعبه و خانه خدا بالاتر است را محافظت نمایند. و امید و دلگرمی را به خانه خادمین به ارمغان آورند و از سوی دیگر از همشهریان شریف و گرانمایه هوشیار و بیدار نیز انتظار آن است که با راویان و ناقلان بیمار که جاهلانه یا عامدانه بازیگر اجرای توطئه گران و فتنه گران شده اند برخورد نموده ، اجازه ندهند با ضربه زدن به آدم شریف ریشه دار و آبرودار، اصل و اساس پی ریزی شده عمر انسانی که در سهم اندک خویش سالها برای ایجاد و دوام و قرار گرفتن ارزشهای الهی از ابتدای نوجوانی و جوانی روی هم جمع شده تا جامعه را به حق و رشد ، امنیت و سلامت رهنمون گردد  ؛ با کلامی گناه آلود در هم شکسته راهی دیار فراموشی سازند. و بنده قطره ناچیزی از این دریای عظیم هستم که اگر دچار بدترین مریضیها شده بودم تلخی آن از هر عسلی برای اینجانب شیرین تر و گواراتر بود.هر چند اینجا دنیا و اینها ابتلائات دنیاست. اما همه ما با هم مورد آزمایش قرار می گیریم. و شاهد همه ما داوری است که هیچ کوچک و بزرگی از او پنهان نمی ماند. مرحبا بناصرینا

وَ العاقبهُ لِلمتَّقینَ

 « و أفَوّضُ أمری إلی الله إن اللهَ بصیرٌ یالعباد حَسبُنا الله و نِعمَ الوکیلُ نِعمَ المَولی و نِعمَ النَّصیرُ »

حسین پیراکه 1/3/1395 مبارکه

به این نوشته امتیاز بدهید!

میلاد زارع

تعداد دیدگاهها: 1

  1. ایرانپور اکبر

    آقای پیراکه الله اعلم فقط خداوند است که از حال روز واعمال وباطن همه ما خبر دارد متاسفانه جنابعالی درمورد مردم قضاوت نا آگاهانه نموده ومحاکمه اشان می کنید مردم سرشان به کار خودشان گرم است واگر راجع به شما وهر آقای دیگری حرفهای درست ویا نادرست میزنند حرفهایی است که متاسفانه از طریق دوستانتان واحیانا همکارانتان دربین مردم شایعات واتهامات زده شده است وگرنه مردم که هرروز مثلا در شهرداری ویا شورا نیستند که بینند چه خبر است شما چون حسابتان پاک است ازمحاکمه چه باکتان باشد این حرف ها را کسانی دربین مردم رواج داده اند که از آینده و عاقبت خود می ترسند پس شما نگران نباشید که خدا با صالحان وپاکان است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

  • ×