» 1مبارکه » شهرستان مبارکه » مشاهیر و بزرگان » شهدا » یادداشت: و عباس شایسته رخ اینگونه شهید شد…
شهدا

یادداشت: و عباس شایسته رخ اینگونه شهید شد…

مرداد 2, 1401 2048

در روز سیزدهم آبانماه 1360 درحالی که شانزده سال داشتم ،بعد از انجام بدرقه ای باشکوه ازدرب سپاه ناحیه مبارکه در حالی که پدرم اذان سفر سرمی داد، در معیت یک گروهان نیروی تازه نفس بسیجی به فرماندهی حاج رمضان شجاعی عازم منطقه جنوب شدیم.

از قراین پیدا بود بزودی عملیاتی بزرگ در جبهه جنوب انجام می شود.
در بین دوستان اعزامی از مبارکه ، چند نفراز رزمندگان اصفهانی از جمله برادران عباس شایسته رخ ،جواد منسوجی و مجید کلاهمال (که در همین عملیات پیش رو به شهادت رسیدند)نیز حضور داشتند.
درابن میان در بین دوستان رزمنده اصفهانی با شهید عباس شایسته رخ  حشرو نشر بیشتری داشتم.
توفیق همراهی شهید عباس شایسته رخ را دریکی از گردانهای رزمی لشگر مقدس 14 امام حسین (ع) درموقعیت هایی همچون:شهرک دارخوین،انرژی اتمی، لشگر 92 زرهی اهواز،روستای شاوریه سوسنگرد و نهایتا هنگام عملیات طریق القدس داشتم.
عباس رزمنده ای جسور،فردی متخلق به اخلاق اسلامی،شوخ طبع و جذاب ،غیور و با بصیرت و در یک کلام عاشق شهادت بود.
چند ساعت قبل از شروع عملیات با دوربین شخصی خود اقدام به عکس گرفتن با دیگر دوستان خود در گروهان حاج رمضان شجاعی نمود .
از جمله بعداز این که یک عکس تکی (عکس ذیل) را با دوربینش از او گرفتم ،عکس ذیل را هم با هم انداختیم.
آثار شهادت از سیمای نورانی او موج می زد.
درعصری که قرار بود برای انجام عملیات به خط مقدم اعزام شویم ،از من خواست با ماشین آرایشگری ، موهای سرش را کوتاه کنم.
عباس سپس آدرس متزل خود به من داد وگفت : در صورت شهادتم حلقه فیلم دوربین عکاسی را که در کیفش در تعاون لشگر می باشد گرفته و بعد از چاپ تصاویر در اختیار خانواده اش قرار دهم(که بعداز عملیات و ترخیص چنین نمودم)
تا اینکه درغروب سرخ فام روز هشتم آذرماه بعداز وداعی عاشقانه بوسیله کمپرسی های مسقف به غرب سوسنگرد(حد فاصل تپه های الله اکبر) منتقل و بعداز نماز مغرب و عشا و صرف اندکی نان خشگ و خرما در حالی که دوستان همدیگر را در بغل گرفته و با ریختن اشک شوق از همدیگر حلالیت می طلبیدند درحالی که باران شدید می بارید، عملیات طریق القدس را با رمز” یا حسین فرماندهی ” آغاز نمودیم…
ولی در حین عملیات بعلت درگیری شدید درمیدان مین و شکستن خط اول دشمن از عباس و تعدادی دیگر از دوستان رزمنده هیچگونه اطلاعی نداشتم.
عصر روز اول عملیات بود با تعدادی ازدوستان رزمنده اعزامی از مبارکه از جمله برادران اصغرصابری،حسن قدیری ،محمدرضا محمدی و قاسمعلی بابایی(که فردای آن روز با یک گلوله توپ بشهادت رسیدند) در سنگری در کنار رودخانه نیسان (حدفاصله چزابه و بستان) مستقر بودیم  که حضور یک ماشین تویوتای سپاه که حامل پیکرهای مطهر شهدای شب و صبح عملیات بود، نظرم را جلب کرد، نزدیک تویوتا رفتم و با حسی آکنده از شرمساری به مشاهده پیکرهای غرق درخون شهیدان پرداختم که ناگهان برق نگاهم بر روی نوشته ای افتاد که بر روی شلوار شهیدی با مازیک ترسیم شده بود “عباس شایسته رخ اعزامی از اصفهان” اشک در چشمانم حلقه زد،سرو قسمت عمده بدن عباس درزیر پیکرهای مطهرشهیدان مخفی شده بود … با کمک دیگر دوستانم با زحمت زیاد پاهای شهید را از زیر ابدان مطهر دیگر شهیدان بیرون کشیدیم …
آری عباس بالبخندی برلب به عباس علمدار کربلا اقتدا کرده بود و در ساعت اولیه عملیات به شهادت رسیده بود…
طوبی له و حسن ماب….
(در تصویر ذیل اسم و فامیل شهید بر روی پای چپ ایشان مشاهده می گردد)
مدفن پاک شهید شایسته رخ درگلستان شهدای اصفهان در قطعه شهدای طریق القدس زیارتگاه عاشقان می باشد.
شهدا شرمنده ایم…
یادش گرامی

abbas2

به این نوشته امتیاز بدهید!

میلاد زارع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

  • ×