یکی از دورگههای ایرانی در اروپا «ماهان» است که این روزها درفوتبال هلند عملکرد جالبی داشته و آینده درخشانی برایش ترسیم میکنند؛ بازیکنی که یکی از آرزوهایش حضور در تیمهای پایه ایران است.
مجله مهر – امیر محب ملکی: همواره ایرانیها به عنوان یکی از با استعدادترین ملتها شناخته میشوند اما اینکه چرا با وجود این همه استعداد در زمینههای مختلف فرهنگی، ورزشی و علمی میزان رشد و شکوفایی افراد به جایگاه دلخواه نمیرسد، پرسشی است که همیشه وجود داشته است. در تعاملات بینالمللی با کشورهای مختلف بسیاری معتقدند استعداد ایرانیها به خاطر نادیده گرفته شدن در دوران کودکی خیلی زود در ناملایمات اجتماعی به دست فراموشی سپرده میشود و هیچگاه به مرحله بالندگی و شکوفایی نمیرسد اما شناخت به موقع این استعدادها، زمینهساز معرفی یک چهره موفق به جامعه ایرانی یا بینالمللی میشود.
«ماهان یاراحمدی بوکانی» یکی از چهرههای مستعد ایرانی است که متولد ۳۰ اردیبهشتماه سال ۱۳۸۳ در شهر بوکان آذربایجان غربی بوده و پدرش ایرانی و مادرش عراقی است. وقتی ۳ سال و نیماش بود، به همراه خانواده برای ۳ سال به عراق رفت و از آنجا راهی هلند شد. «در عراق شرایط آب و هوایی، امنیت و امکانات زندگی خوبی نداشتیم، به همین دلیل خانوادهام تصمیم گرفتند به هلند سفر کنند. الان دقیقا ۵ سال است که ساکن هلند هستیم و تقریبا از نظر فرهنگی و مسائل دیگر با شرایط موجود هماهنگ شدم و مشکل خاصی ندارم.»
شروع فوتبال و تفاوت رنگی با پدر
این فوتبالیست نونهال که میگوید بهترین پدر و مادر دنیا را دارد و عاشق مهربانیهای خواهرش است، وضعیت خودش را اینگونه تشریح میکند: «پسر بزرگ خانوادهام و یک خواهر کوچکتر از خودم به نام رزا دارم. قدم ۱۵۳ سانتیمتر و وزنم ۴۰ کیلوگرم است. پرسپولیسیام، برعکس پدرم که استقلالی است. به شنا و سفر کردن علاقه دارم. البته غذای ایرانی خیلی دوست دارم ولی به خاطر فوتبال بازی کردن باید یک رژیم غذایی دارم وهفتهای چهار روز باید ماکارونی یا پاستا بخورم و یک نوع ماهی به نام ظالم (Zalm) تا فرم بدنیام به هم نریزد.»
پدر ماهان که از سال ۲۰۱۳ در آکادمیهای مطرح در کشورهای هلند و بلژیک کار کرده، از سال گذشته آکادمی خودش را در هلند افتتاح کرد. این آکادمی در دو بخش دروازهبانی و کارهای بدنسازی و هماهنگی عصب و عضله فعال است. همین مسائل باعث شد ماهان از سن ۸ سال و نیم فوتبالش را آغاز کند: «از سپتامبر سال ۲۰۱۲ با تیم دسته سومی ف.س.ب بیزن مورتل در هلند، فوتبالم را شروع کردم، بعد از ۱۸ ماه به تیم کا.وی تورنهاوت که در لیگ برتر بلژیک بود، بازی کردم و پس از یک فصل دوباره به فوتبال هلند برگشتم تا برای تیم « اس.سی.تی زاند تیلبورخ» به میدان بروم. لیگ منطقهای هلند در رده نوجوانان در ۴ گروه برگزار میشود که تیمهای برتر هر گروه برای قهرمانی با یکدیگر بازی میکنند.»
جلب توجه باشگاههای هلندی و توجه ویژه به درس
این نوجوان ایرانی که آوریل سال ۲۰۱۴ مورد توجه استعدادیابهای باشگاه مطرح و لیگ برتری «ویلهم توئه» قرار گرفت، بنا به دلایلی نتوانست به این تیم بپوندد. او علت این موضوع را اینگونه بیان میکند: «در تستها مشکلی نداشتم و مربیان از من راضی بودند ولی در نهایت در فهرست نهایی قرار نگرفتم. البته امسال استعدادیابهای ۴ باشگاه لیگ برتری و دسته اولی هلند، چندین بازی مرا از نزدیک زیر نظر گرفتند و امیدوارم که موفق به حضور در یکی از این ۴ تیم مطرح هلندی شوم.»
تمرینات فوتبال مانع از درس خواندنت نمیشود؟، ماهان پاسخ جالبی به این پرسش داد: «برای من فوتبال خیلی مهم است و دوست دارم مسیر پیشرفتم را بصورت حرفهای ادامه دهم اما پدرم بیش از فوتبال به درسم اهمیت میدهد. او هم دوست دارد در فوتبال موفق باشم اما با هم قرار گذاشتهایم که هر وقت درسم ضعیف شود، حق ندارم فوتبال بازی کنم. چند وقت پیش به خاطر مسابقات تاحدودی از درسم عقب افتادم، به همین دلیل پدرم اجازه نداد یک هفته فوتبال بازی کرده و در تمرینات تیم شرکت کنم. الان درسم خوب شده و یک برنامه کامل درسی را هم در اتاقم دارم و نمراتم بالای ۷۵٪ است.»
داستان نگاه منفی به بازیکنان ایرانی در اروپا
آیا این مساله درست است که نگاه مثبتی به بازیکنان ایرانی در فوتبال اروپا خصوصا هلند وجود ندارد و آیا چنین موضوعی را در تمرینات احساس کردهای؟ او هرچند در پاسخ به این پرسش میگوید برایش مهم نیست که کنار چه بازیکنان با چه ملیتی بازی میکند و تنها به افزایش سطح بازی و سخت تمرین کردن فکر میکند تا بتواند به اهدافش برسد اما برخی اتفاقات را با زبان کودکانهاش بازگو میکند: «من با هم بازیهایم مشکلی ندارم ولی بعضی وقتها نگاههای خاص و تحقیر آمیزی برخی افراد که تعدادشان هم کم نیست، واقعا غیرقابل تحمل میشود. در اینجا وقتی بازیکنی سطح بازیاش از تو بهتر است، دوستت میشود اما وقتی سطح بازیتان مساوی شد، همان بازیکن رقیبت میشود. متاسفانه بعضی وقتها رقابت اصلا سالم نیست و هرکاری میکنند تا تو را متوقف کنند ولی زمانیکه خیلی پیشرفت میکنید و سطح بازیتان بالا میرود، نگاهها کاملا عوض شده و هرکاری برای موفقیتت انجام میدهند.»
این بازیکن نوجوان صحبتهایش را اینگونه ادامه میدهد: «بعضی وقتها با خودم فکر میکنم بازیکنانی مانند اشکان دژاگه، رضا قوچاننژاد، فریدون زندی و … با چه زجر و سختی پیشرفت کرده، خود را به سطح اول فوتبال اروپا رسانده تا به تیم ملی ایران برسند. دقیقا این به من انرژی میدهد که با وجود لمس هر روزه این شرایط از نزدیک، زندگی عادی خودم را طی کنم زیرا سعی دارم روز به روز پیشرفت کرده تا به آرزوهایم برسم.»
پدر و مادر و تلاش برای پیشرفت ماهان و خواهرش
پدر ماهان در کنار فعالیت در آکادمی خود، مدرک پیشرفته تغذیه و ماساژوری را هم گرفته و بعد از تمرینات به خوبی روی بدنسازی، ریکاوری و ماساژ دادن او کار میکند. او دوست دارد پسرش بیشتر پیشرفت کند و میگوید: «باید بین من و ماهان یکی پیشرفت کند، به همین دلیل تمام توانم را گذاشتهام تا او به خوبی رشد کند. به همین دلیل بصورت پاره وقت در آکادمی مشغول بکار هستم و میخواهم تمام تجربیاتم را هم به کار میبندم تا او به بهترین شکل برنامههای تمرینی و آمادهسازیاش را پیگیری کند.»
او همچنین تاکید دارد تمامی برنامه زندگیاش بر اساس تمرینات ماهان و دخترش تنظیم شده و بطور بسیار دقیق در طول روز مشغول اجرای این برنامهها است. وقتی هم فرزندانشان تمرین یا مسابقه دارند، آنها به هیچ مراسم جشن، ترحیم و یادبودی نمیروند. تمام این کارها برای پیشرفت ماهان و خواهرش رزا است و البته نباید نقش مهم مادر آنها در این پیشرفت نادیده گرفته شود.
عطا یاراحمدی بوکانی میگوید پسرش بسیار محکم بازی میکند و تنها یک بار از ناحیه لگن دچار مصدومیت شده که این اتفاق حاصل تمرین سخت و طاقت فرسای اوست. «ماهان دوشنبهها به کیک بوسینگ میرود که البته بیشتر حالت تفریحی دارد، سهشنبه و پنجشنبه با تیم تمرین میکند و چهارشنبهها در آکادمی خودم به تمرین کارهای بدنی میپردازد. جمعهها با هم به یک مدرسه فوتبال میرویم و من به عنوان مربی و ماهان هم تمرین میکند و شنبهها مسابقات برگزار میشود. او همیشه ۹ شب میخوابد، حتی در روزهای تعطیل؛ در هفته تنها یکشنبهها استراحت میکند زیرا کسی که میخواهد در فوتبال پیشرفت کند و در فوتبال حرفهای راه پیدا کند، باید تمریناتش را با برنامهای منظم انجام دهد. همچنین تغذیه و خواب مناسب و تمرین با یک مربی حرفهای از شاخصههای پیشرفت است.»
علاقه به دیدار با جهانبخش و الگویی به نام علی کریمی
در این مدت ماهان نتوانسته علیرضا جهانبخش بازیکن تیم ملی ایران که در فوتبال هلند بازی میکند، را ببیند. البته در ماه مارس به همراه تیم آلکمار به تیلبورخ میآید و او میتواند از نزدیک بازی یکی از ستارههای تیم ملی ایران را تماشا کند. او آرزوهای دیگرش را اینگونه بیان میکند: «خوب هر فوتبالیستی دوست دارد در تیم مورد علاقهاش بازی کند. من در هلند عاشق و هوادار سرسخت پی.اس.وی آیندهوون هستم اما بازی کردن در تیم آژاکس هم لذت خاص خودش را دارد. حضور در این تیمها میتواند سکوی پرتاب برای رسیدن به تیمهای بزرگتر باشد. البته در این مدت پیشنهادی از تیم لسترسیتی انگلستان داشتم که مسئول هماهنگی این باشگاه اعلام کرده، خانوادهام هم میتوانند به آنجا بیایند اما پدرم معتقد است باید یک پیشنهاد صددرصد باشد و نمیتوان ریسک کرد.»
بازیکن نوجوانان ایرانی با اشاره به اینکه «هدف اولش داشتن زندگی خوب و هدف دومش موفقیت در فوتبال است»، الگوهای زندگی ورزشیاش را هم اینگونه معرفی میکند: «علی کریمی را در ایران دوست دارم اما عاشق سختکوشی علیرضا بیرانوند هستم. من هم خیلی سختی کشیدهام تا پیشرفت کنم که در این راه سختی اصلی بر دوش پدر و مادر بود. در اروپا لیونل مسی، زلاتان ابراهیموویچ و کریستیانو رونالدو را دوست دارم اما پدر و مادرم به من همیشه میگویند که به نقاط مثبت همه این فوتبالیستها حتی سوارز، نیمار و … توجه کنم و تکنیکهای آنها را تمرین کرده و به تواناییها خودم اضافه کنم.»
در آرزوی پوشیدن پیراهن تیم ملی
در سال جدید چه هدیهای گرفتهای و دعا کردی به کدام آرزویت برسی؟ این بازیکن یازده ساله با خوشحالی خاصی میگوید: «دو دست گرمکن که خیلی دوست داشتم را به عنوان کادوی سال جدید از پدر و مادرم گرفتم. بزرگترین آرزویم هم در سال ۲۰۱۶ قبول شدن در تست یکی از این ۴ تیمی است که بازیهای من را زیر نظر دارند ولی اگر هم این امکان فراهم نشود، تلاشم را دو برابر میکنم و صددرصد امیدوارم بزودی به یکی از این تیمها بروم.»
ماهان هم آرزو دارد روزی پیراهن تیم ملی ایران را برتن کند، هرچند هنوزاز ایران پیشنهادی نداشته است: «تا امروز از فدراسیون یا مربیان تیمهای پایه ایران کسی با من تماس نگرفته ولی برخی از مربیان تیمهای پایه لیگ ایران فیلمهای من را دیدهاند و رویم نظر مساعدی دارند. رحمان رضایی هم چند وقت پیش به عمویم گفته بود اگر با همین شکل به فوتبالم ادامه دهم، یک بازیکن حرفهای میشوم. دوست داشتم حداقل مهدی مهدویکیا و علی دوستیمهر وقتی برای حضور در تورنمنتی به آلمان و یا کشورهای هم جوار میآیند، از من دعوت کنند اما این اتفاق نیفتاد. من دلسرد نمیشوم و میخواهم پیشرفت کنم تا روزی پیراهن تیمهای مختلف فوتبال ایران را برتن کنم.»