در جادههای مسیر بیشتر بیابانهای شرقی استان اصفهان، بناهای خشتی استوانهایشکل زیادی قرار دارند که بسیاری از آنها دیگر رمقی برای سر پا ماندن ندارند؛ این کبوترخانهها بهخاطر مدرن شدن شهرها، حتی در نقاط غیرمسکونی نیز جایگاهی ندارند.
به گزارش خبرنگار سرویس میراث فرهنگی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، ساخت کبوترخانه یا «کبوترخان» حدود 350 سال پیش و در اوایل دورهی صفوی در اصفهان و یزد رواج یافت و علاوه بر محلی برای نگهداری از پرندگان، برای مصارف کشاورزی و حتی صنعت دباغی در چرمسازی و ساخت باروت نیز از فضولات جمعشده در آن استفاده میشد. شاهعباس صفوی نیز خراج نسبتا سنگینی بر این بناهای با ارزش آن دوره بسته بود.
دست کم از اواسط دورهی قاجار، بهواسطهی روی کار آمدن شغلها و منابع درآمدی جدید، به کبوترخانهها بیتوجهی شد. کبوترخانههایی که در گذشته حتی مالیات پرداخت میکردند، دیگر نگاه ترحمآمیزی را هم جلب نکردند.
میگویند نقطهی اوج ظهور کبوترخانهها به دورهی صفوی برمیگردد، این ادعا را سیاحانی که از ایران دیدن کردند، در سفرنامههایشان مکتوب کردهاند. شاردن – جهانگرد فرانسوی – که در دورهی صفوی به ایران آمد، در سفرنامهی خود در اینباره نوشت: «ایران کشوری است که بهترین کبوترخانهها در آنجا ساخته میشود. این کبوترخانهها شش برابر بزرگتر از بزرگترین پرورشگاههای کبوتر ما هستند.»
اصفهان و یزد، مرکز کبوترخانهها در ایران
یک کارشناس ارشد حوزهی میراث فرهنگی دربارهی ماهیت این بناهای استوانهایشکل به خبرنگار ایسنا گفت: مرکز اصلی کبوترخانهها در ایران و حتی در جهان، اصفهان است. این شهر شاهد بیشترین و متنوعترین بناها در این زمینه و در عین حال، زیباترین و بزرگترین کبوترخانهها از نظر فرم است.
حمید مظاهری تهرانی با اشاره به وجود بیش از سههزار کبوترخانه در اطراف اصفهان در دوران صفوی، ادامه داد: براساس معماری شاهکاری که از کبوترخانههای باقی مانده، زیباترین و بزرگترین این آثار، معماری دورهی صفوی را نشان میدهد. هرچند احتمال وجود چنین بناهایی قبل از این دوره نیز وجود دارد، اما معماری این بناهای تاریخی در دورهی صفوی به اوج خود رسید. وجود این بناها در این دورهی تاریخی آنقدر اهمیت داشت که مالیات سنگینی برای آنها وضع شد و کسانی که صاحب یک کبوترخانه بودند، باید مالیات سنگینی میپرداختند.
این مدرس دانشگاه با اشاره به وجود کبوترخانه در چهار جهت شهر اصفهان، اظهار کرد: جنس این بناها در اروپا (بیشتر انگلیس و فرانسه) و ایران (بیشتر اصفهان و میبد در یزد) با یکدیگر متفاوت بود. معمولا جنس این ساختمانها در اروپا، آجر بود و حتی در بسیاری مواقع، با تیرهای چوبی ساخته میشدند، اما در ایران، این بنای تاریخی فقط با خشت و گل ساخته میشدند. با این وجود، سیستم ساخت فوقالعادهی این بناها بهگونهای بود که هیچ پرندهای بهجز کبوتر نمیتواست از سوراخهای آنها عبور کند.
وی دربارهی ساختار کبوترخانه، توضیح داد: کبوترخانه از چند قسمت شامل بدنهی اصلی که به آن برج میگویند و بزرگترین و وسیعترین استوانهی مرکزی در هریک از این بناهای تاریخی است، تشکیل میشود و بهدنبال آن، حصار و برجک بهوجود میآید. در ادامهی گنبد مرکزی، چند گنبد یا نیمگنبد پیرامونی و یک کلافکشی کوچک که برای جلوگیری از رانش این بنا ساخته میشود، وجود دارد. اساسا همهی کبوترخانهها، راهپلههای پر پیچ و خم دارند و بین دو تا سه طبقهاند. همچنین بیشتر کبوترخانهها با هدف تأمین آب شرب، یک چاه آب در قسمت مرکزی داشتند. از سوی دیگر، کبوترخانههای اصفهان تقریبا فرم استوانهای دارند؛ ولی گاهی کبوترخانههای چند قلو نیز در مناطقی مانند شهرستان مبارکه در اصفهان و منطقهی «طالخونچه» بودند که چند برج داشتند، اما اکنون تعداد محدودی از آنها باقی مانده است.
او اظهار کرد: این مکانها معمولا بین مزارع ساخته و باعث میشدند که کبوترها به جای آسیبزدن به مزارع، به مکان استقرار خود برای تغذیه بروند. این بناها باعث مشخص شدن حد و حدود املاک کشاورزی نیز میشدند و در واقع، یک خط مرز برای این زمینها بودند.
وی بیان کرد: در فضای که برای آنها ساخته میشد، حدود 20 تا 25 کبوتر میتوانستند لانه کنند. اینگونه بناها، در زمستانها گرم و تابستانها خنک بودند و با نوع سازهی آنها، هوای داخل کبوترخانهها به یک تهویهی مناسب میرسید.
رییس پژوهشکدهی هنر، معماری و مرمت در اصفهان کبوترخانهها را مکانی آگوستیک دانست و افزود: براساس محاسبات جالبی که برای ساخت کبوترخانهها انجام میشد، وقتی حدود 5 تا 10 هزار کبوتر در این مکان پرواز میکردند تا حد امکان، بدنهها ضد صدا بود تا سروصدای زیادی ایجاد نشود.
وقتی کبوترخانهها دیگر مایهی آرامش نبودند
مظاهری همچنین دربارهی آسیبهای واردشده به این بناها، توضیح داد: متأسفانه در طول سالهای گذشته، کبوترخانهها اهمیت و کاربری خود را از دست دادند. از سوی دیگر، به مرور زمان زمین کشاورزی اطراف کبوترخانهها بسیار کم شدند و فضلهی کبوتر اهمیت خود را برای کود از دست داد و باعث شد رسیدگی به اینگونه بناها کاهش یابد. با صنعتی شدن شهرها، بسیاری از زمینهای اطراف کبوترخانهها دچار خشکسالی شدند و این بناها متروکه شدند و به مرور، تمایل کبوترها نیز برای حضور در این بناها کمتر شد. از سوی دیگر، کبوترخانهها در درون شهر قرار گرفتند که این، باعث ایجاد بسیاری از مشکلات بهداشتی شد.
وی بروز این اتفاقها را باعث منسوخ شدن تعمیر و بازسازیهایی دانست که تا حدود 100 سال پیش، با سماجت در کبوترخانهها انجام میشد و گفت: چون تزریق کاهگل به بدنهها به مرور منسوخ شد، با نفوذ آب به بالا و پایین بناها، آسیب زیادی به بدنهی آنها وارد شد و به مرور، طاقها و گنبد کبوترخانهها فرو ریخت و پی و پایههای آنها دچار سستی و ازهمپاشیدگی شد.
این مدرس دانشگاه وضعیت کبوترخانهها استان اصفهان را «فاجعهآمیز» ارزیابی و اظهار کرد: از 100 سال پیش که روال صنعتی شدن در ایران شدت گرفت، به مرور کبوترخانهها اهمیت خود را از دست دادند. متأسفانه اکنون در اطراف اصفهان شاید کمتر از 500 کبوترخانه وجود داشته باشد. برخی مانند برج کبوترخانهی «مرداویج» که در قلب اصفهان قرار دارد، مرمت شدهاند، اما در بسیاری از کبوترخانهها، روند تخریب سریعتر از روند مرمت است.
او با بیان اینکه متأسفانه توجه و رسیدگی به کبوترخانهها جزو اولویتهای سازمان میراث فرهنگی نیست و ادامه داد: مشخصات کلی این کبوترخانهها علاوه بر جنس و مکان ساختشان که معمولا در کنار قلعهها و زمینهای کشاورزی بودهاند، نشان از ترکیب معماری ایرانی – اسلامی آنها دارد. با این شاخصهی مهم باید سرعت تخریب این کبوترخانهها را که اکنون بسیار بالاست، به صفر برسانیم.
وی اظهار کرد: در محور شرق منطقهی غرب و جنوب غرب اصفهان مانند «مبارکه» و «طالخونچه» که هنوز زمینهای کشاورزی در آنها وجود دارند، کبوترخانههای زیادی هستند که هر روز به سرعت تخریب آنها اضافه میشود. همچنین در محور شرق اصفهان که بخش کویری این شهر است، کبوترخانههای ساختهشده در دورهی صفوی به سرعت در حال تخریباند. هرچند از اینگونه کبوترخانهها در یزد، بخصوص در شهرستان میبد زیاد ساخته شده است.
مظاهری گفت: اگر به فرم تخریب یا آسیبی که به این بناها وارد شده، توجه کنید، متوجه میشوید که نخست بدنهی خارجی کبوترخانه که حکم سپر و وزنهی دفاعی اینگونه بناهای تاریخی را در خود داشته، فرو ریخته است، سپس به مرور زمان، بدنهی داخلی بیدفاع و نابود میشود.
کبوترخانهها را نمایشگاه کنید
او پتانسیل کنونی این بناهای تاریخی را در وضعیت کنونی، تبدیل آنها به مکانهای مختلفی مانند «گالری نقاشی»، «موزه»، «فروشگاه کتاب»، «گالری هنرهای تجسمی» و «کتابخانه» دانست و ادامه داد: با توجه به نوع معماری اینگونه بناها، آنها ارزشهای نمایشگاهی خوبی دارند. باید براساس پیشنهاد برای تغییر کاربری کبوترخانههایی که موقعیت اصلی خود را از دست دادهاند یا در معرض خطرند، برای توجه دوباره به آنها تلاش و مرمت اساسی روی این بناها دوباره آغاز شود.
به گفتهی او، مرمت و نگهداری کبوترخانهها اساسا کاری ارزانقیمت است و با هزینهی کمی میتوان این کار را انجام داد، حتی با یکسری از تعمیرات جزیی میتوان از این بناهای تاریخی استفادهی بهینه کرد.
تفاوت استفاده از کبوترخانهها در اروپا و ایران
رییس پژوهشکدهی هنر، معماری و مرمت در اصفهان با اشاره به چگونگی استفادهی اروپاییها از کبوتر و تفاوت آن با نوع استفادهی ایرانیها از این پرنده، گفت: اروپاییها (انگلیس و فرانسه) در گذشته از کبوتر بهعنوان نامهبر استفاده میکردند و این پرنده، بیشتر برای آنها جنبهی تشریفاتی داشته است، اما کبوتر در ایران کاملا جنبهی کشاورزی دارد، بنابراین آنها با یکدیگر قابل مقایسه نیستند. کبوترخانههای اروپایی که در قرون وسطی (از قرن پنج تا 15 میلادی) شکل گرفتند، یک بخش از خانهی اربابی را شکل میدادند، در حالی که در ایران، بیشتر کبوترخانه در مزارع بودند و حتی میتوانستند مزارع را تهدید کنند.
وی با بیان اینکه اروپاییها در گذشته، صاحبخانههای دارای کبوترخانه را نمادی از قدرت و اصالت آن خانواده میدانستند، افزود: قوانین اروپا دربارهی نگهداری از این بناها بسیار سخت بود. کبوترخانهها در اروپا بیشتر از جنس سنگ بود و بیشتر آنها گنبدهایی قوسشکل یا شیروانی بهشکل ترکدار داشتند. بدنهی این بناها معمولا متنوع بود و بسیاری از آنها گوشه داشتند و در هر کشور برحسب موقعیت، شکل آنها تفاوت میکرد.
به گزارش ایسنا، ابن بطوطه مراکشی ظاهرا نخستین سفرنامهنویسی بوده که دربارهی کبوترخانه ایرانی سخن گفته است. او در سفر طولانی خود در حدود پنج قرن قبل (۴۷۷ سال پیش) دربارهی کبوترخانهای که بین راه روستای «فیلان» و «اصفهان دیده» آورده است که «قیلان قریه بزرگی است که بر روی رودخانه عظیمی ساخته شده و در کنار آن مسجد زییایی وجود دارد. آن روز تیر از وسط باغها و آبها و روستاهای زیبا که برجهای کبوتر زیادی داشت به مسیر خود ادامه دادیم و پسین روز به اصفهان رسیدیم.»