گروه کتاب و ادبیات: حجتالاسلام مرتضی دانشمند، نویسنده و شاعر کودک و نوجوان و پژوهشگر قرآنی، متولد اول خرداد 1337 در شهر «دیزیچه» در جوار زایندهرود و در 45 کیلومتری اصفهان چشم به جهان گشود و تا سوم دبستان را در زادگاهش گذراند. با پدرش قصد تبلیغ دین را در سر داشت از این رو به همراه خانواده به شهر آبادان رفت. از مدرسه بزرگمهر این شهر دیپلم گرفت، در سال 1356و مقارن آغاز انقلاب اسلامی به هوای تحصیل علوم اسلامی به قم آمد. در جوار حضرت معصومه (س) علاوه بر علوم اسلامی، تحصیلات جدید را تا مقطع کارشناسی در رشته حقوق و کارشناسی ارشد، در رشته علوم حدیث با گرایش کلام و عقاید ادامه داد و از پایان نامه ارشدش با عنوان «روشهای انتقال آموزههای اعتقادی به کودکان 7 تا 14 سال در قرآن و روایات» در دانشکده علوم حدیث قم دفاع کرد.
حجتالاسلام دانشمند در کنار درسهای حوزه و دانشگاه با زبانهای عربی و انگلیسی آشنا شد و سفرهایی تبلیغی به لبنان، سوریه و حجاز داشت. او از سالهای آغازین طلبگی، قلم به دست گرفت و نوشتن برای کودکان و نوجوانان را سر لوحه کارهای خویش قرار داد.
وی اوقاتاش را به خواندن، نوشتن، پژوهش و تدریس میگذراند، با مجلات گوناگون کودک و نوجوان همکاری داشته و تا کنون کتابهای فراوانی برای کودکان و نوجوانان در زمینه شعر، قصه و مقالات گوناگونی در قلمرو علوم قرآنی منتشر کرده است که از جمله آنها میتوان به «اختراع بزرگ من کودک»، «این همان مرد است»، «بانوی مهتاب»، « تو هم بیا»، «ثروتمندی که گدا شد»، «خدای مهربان مورچهها»، «راهی به سوی بهشت»، «رو برگ گل نوشته»، «زنان سپید پوش»، «زیر شاخه زیتون»، «سفر به چشمه نماز»، «فرشتهای در زمین»، «کودکی که با پیامبر سخن گفت»، «نوجوانان می پرسند»، «یک صدف از هزار»، «یک نفر به اندازه همه»، «الف لام میم ذلک الانقلاب عام»، «آقای دست و دل باز»، «آن روز شیرین»، «خواب عجیب پیامبر(ص)»، «سکهای از آسمان»، «میخواهم دانشمند شوم»، «امیران کوچک»، «پیامهای آسمانی (تفسیرقرآن)»، «دعای گنجشکها»، «پرسشهای دیروز و امروز»، «آن سوی تن»، «هدیههای آسمان» و «از نزدیکانت آغاز کن» اشاره کرد.
در این راستا به سراغ حجتالاسلام دانشمند رفته و با وی درباره وضعیت ادبیات کودک و نوجوان امروز به گفتوگو نشستیم، وی معتقد است: وضعیت امروز ادبیات کودک و نوجوان با توجه به ترسیم چشماندازهای مطلوب قابل بررسی است.
وی اضافه میکند: این چشم اندازها در دو حوزه نظری و عملی نیاز به بازنگری، واکاوی، بازکاوی و فزون کاوی دارد. بررسی وضعیت ادبیات کودک و نوجوان و حتی جوان و بزرگسال امروز بدون توجه به مبانی انسان شناسی آئینی ادبیات، کاری بس عبث و ناکارآمد است.
حجتالاسلام دانشمند ادامه میدهد: نخستین چیزی که نویسنده کودک و نوجوان به آن نیاز دارد، داشتن مبنای انسان شناسی است و اولین پرسشی که فراروی خود دارد، این است که انسان و به دنبال آن کودک و نوجوان کیست؟ چیست؟ تا کجا امتداد و استمرار مییابد؟ آیا آدمی موجودی است که به تعبیر بوف کور – در توصیف رجالهها- «هر یک دهانی هستند با مشتی روده که از آن آویزان شده است؟».
وی میافزاید: آیا نیازها و آرمانهای انسان در حد ملزومات تن و اندامهای اطراف تن است؟ یا فراتر از آن؟ نیازهای عالی انسان تا کجا امتداد مییابد؟ آیا افق دید انسان از نظر عرض جغرافیایی میتواند فراتر از رفت و آمد بین محدوده کارخانه، خانه و آشپزخانه و از نظر طول زمانی بیرون از پرانتز تولد و مرگ باشد؟ آیا انسان استعدادها و نیازهای بینهایت هم دارد و یا میتواند داشته باشد؟ آیا علوم تجربی میتواند پا در قلمرو چنین بینهایتی بگذارد و آن را کشف کند؟ اگر نه با چه ابزار و وسایل شناختی میتوان ابعاد نهفته انسان را کشف کرد؟.
حجتالاسلام دانشمند میگوید: آیا میل به جاودانگی در انسان وجود دارد؟ چرا وجود دارد و اگر وجود دارد چگونه قابل اثبات است؟ با کدام بینش علمی و یا فلسفی و یا عرفانی میتوان پا در چنین سرزمینی گذاشت؟ آیا نامحدود را میتوان در محدود جای داد؟ استکان چگونه گنجایش اقیانوس را خواهد داشت؟
این نویسنده ادبیات کودک و نوجوان معتقد است، پاسخ به این پرسشها، بینشهایی را سبز میکند که پشتوانه فلسفی و آئینی نویسنده کودک و نوجوان خواهد بود که آیا نویسنده کودک و نوجوان امروز ما به چنین شهد و شهودهایی رسیده است؟ و یا دست کم توانسته برهان علمی، فلسفی، عقلی، منطقی و آئینی معقول بر آنها بیاورد و بین اندیشه و احساسش پل و پیوندی بر قرار کند که دست کم در خودش آتشی بیفروزد و از آن آتش قبسی بر گیرد و شعله برجانی زند؟ و یا باید چراغ بر دست گرفت و کوچه به کوچه در شهر به دنبال آنها گشت؟ چنین کیمیاگرانی اگر هستند چرا خود را نشان نمیدهند؟ و اگر نیستند و یا اندک هستند، چگونه میتوان به تولید و تکثیرشان روی آورد و زمینه ظهور و بروزشان را فراهم کرد؟.
وی اضافه میکند: اگر انسان محدود باشد نه بینهایت، ادبیات برآمده از چنین بینشی از آتمسفر زمین نمیگذرد. اما طیران آدمی گاه فراتر از زمین و آسمان و کهکشان و بیرون از زمان و مکان است و گاه تا آنجاست که به تعبیر سعدی به جز خدا نمی بیند.
حجتالاسلام دانشمند ادامه میدهد: ادبیات بر آمده از چنین بینشی به کلی با ادبیات نوع اول متفاوت خواهد بود. تفاوت این دو نوع ادبیات در خودبینی و خدا بینی است؛ تفاوت در نشستن پشت دیوار و نظاره کردن چهار دیواری و نگاشتن از آن چه در محدوده چهار دیواری است و یا شکستن دیوار و دیدار با ابدیت و جستجو در دنیاهای تو در توی فرای رو است.
وی میافزاید: سرانجام جوجه ادبیات کودک و نوجوان باید روزی از اتاقک نرم و گرم پوسته محدود کننده سر بر آورد و دنیاهای نادیده را تجربه کند، همچنین نویسنده و شاعر کودک و نوجوان پیش از آن که دست به قلم ببرد با بینش و نگرشی همراه است که یا به او خود بینی را تلقین میکند و یا خدا بینی را الهام. چنین هنرمندی پیش از آن که فرشته الهام بر آسمان قلبش فرود آید باید ببیند آیا قلمش را از زمین وام گرفته و یا آسمان؟ همین جاست که دو نوع هنرمند و در نتیجه دو نوع ادبیات زمینی و آسمانی پدید میآید آن هم محدود و نامحدود در بند قیود زمانه و یا بیکرانه و جاودانه.
حجتالاسلام دانشمند عنوان میکند: منظور آن نیست که سقفی کاذب بین زمین و آسمان بکشیم و نوشتن از زیر سقف را به گروهی و بالای سقف را به گروهی دیگر بسپاریم. منظور داشتن نگرش و بینش پیش از نوشتن است؛ این بینش پیشین متکی بر دو تکیه گاه خرد و عاطفه است.
وی میافزاید: هنرمند آئینی بر اساس خردورزی به نوعی جهان شناسی دست می یابد که کل هستی را هدفمند و پویا میبیند و در اصطلاح به حکمت و فرزانگی میرسد و هر چه میبیند پیش از دیدن، پس از دیدن و با دیدناش خدا را میبیند. با اصل حکمت از دام نیهیلیسم و پوچ انگاری رهایی مییابد و اثری که میآفریند به این معنا هدفمند و متعهد میشود. چنین نگرشی اثری پدید میآورد که در همه اقیانوسها، دریاها، رودها و جویبارها حتی قطرهای را زیادی و اضافی و بیهوده و بی هدف نمیبیند و به گفته زیبای پروین:
قطره ای کز جویباری می رود
از پی انجام کاری می رود
از همه بینشهای پیشین و دانشهای دلنشین که نویسنده کودک و نوجوان بر آن تکیه میکند من بیشتر بر دو اصل علت فاعلی و غائی تکیه میکنم. یکی منبعی که هستی را ساخته و پرداخته و راه انداخته و هر آن اداره میکند و دیگری جهت و غایتی که هستی بدانسو در تکاپو و پویش و حرکت است.
به گفته حجتالاسلام دانشمند، جا دارد نویسنده کودک و نوجوان سالها صرف کند، بخواند، تأمل کند و پای درس مردان راه بنشیند تا به این هدفمندی و فرزانگی برسد؛ چنین نویسندهای هم خودش هدفمند میشود، هم کارهایش، هم زندگی فردی و اجتماعیاش و هم قلم و اثرش.
وی میافزاید: پرسش شما از وضعیت ادبیات کودک و نوجوان بود و پاسخ من بر اساس اسلوب حکیم که مبحثی بیانی از وضعیت نویسندگان کودک و نوجوان و قابلیتها و اهلیتهای آنها، است.
این کارشناس مسائل دینی و مذهبی میگوید: وضعیت ادبیات کودک و نوجوان تا رسیدن به وضعیت مطلوب که نویسندگانش از پشتوانهای قابل قبول و بینشی جهان شمول و جهانشناسی و انسانشناسی در حد نصاب لازم برخوردار باشند، اندکی فاصله دارد.
وی در پاسخ به این پرسش که از کجا باید این مهم را آغاز کنیم، بیان میکند: پاسخ روشن است. از درک فاصله بین جایی که هستیم و ایستادهایم و جایی که باید باشیم و میتوانیم ایستاد. از درک فاصله بین وضعیت موجود و وضعیت مطلوب میتوان حرکت را آغاز کرد؛ بدون رسیدن به چنین شهودی به شهد ادبیات مطلوب دست نخواهیم یافت.
حجتالاسلام دانشمند ادامه میدهد: در اینجا این سوال مطرح است که چگونه میتوانیم این فاصله را درک کنیم، که باید گفت با مقایسه کردن. مقایسه همیشه دو طرف دارد، یک طرف آن خود ما هستیم با فکر و اندیشه و اطلاعات و دانستهها و مهارتهای موجودمان و طرف دیگر قلههایی هستند با گستره فکر و اندیشه و دانشها و مهارتها و بینشهایشان. یک طرف مقایسه ما هستیم و طرف دیگر کسانی همچون حافظ، سعدی، مولوی، نظامی و همه قلههایی که دستی بر زمین و نگاهی بر آسمان دارند و از سرچشمه همیشه زلال کتاب آسمانی و آموزههای ناب روایی بهرهمند گشته و هر چه دارند همه از دولت قرآن و قدم زدن صادقانه در ره خاندان دارند.