» عمومی » مذهبی و حماسی » تفکر بسیجى و ویژگى‏هاى آن‏
مذهبی و حماسی

تفکر بسیجى و ویژگى‏هاى آن‏

آذر 2, 1392 0010

به گزارش سایت شمس شهرستان مبارکه وبه نقل از تسنیم،  پنجم آذرماه، سال‏روز تشکیل نهاد بسیج به فرمان حضرت امام خمینى(ره) است و همین ایام بهانه‏اى است تا بار دیگر نظرى بیندازیم به نقش مسؤولیت‏هاى سنگین این نهاد که محدوده آن‏را همه کسانى تشکیل مى‏دهند که دل در گرو تحقق اهداف و آرمان‏هاى بلند امام راحل(ره) و عملى‏شدن شعارهاى نجات‏بخش انقلاب اسلامى دارند و در هر زمان با درک شرایط و موقعیت انقلاب و کشور از هیچ‏گونه خدمت و یارى‏رسانى به نظام و کشور دریغ نمى‏ورزند.

اگر بخواهیم مفهوم بسیج و تفکر بسیجى را در ادبیات انقلاب اسلامى جستجو کنیم، چاره‏اى جز بیان مراد حضرت امام(ره) از بسیج و تفکر بسیجى نداریم. در اندیشه امام(ره) بسیج نهادى است اجتماعى با ابعاد متعدد. در این نگرش بسیج دیگر صرفاً سازمانى نظامى نیست که فقط در زمان جنگ و براى دفاع در مقابل دشمن شکل گرفته باشد، بلکه نهادى است وسیع و پاسخگوى نیازهاى اساسى و حیاتى جامعه و با اجزاى دیگر نظام، چنان هماهنگى و پیوندى دارد که انفصال آن جز با انحلال جامعه اسلامى متصور نیست. بسیج در صورتى مى‏تواند نهادى جامع و شامل جهات متعدد و پایدار شناخته شود که نیازهاى دایمى و باورها و ارزش‏هاى فرهنگى پدیدآورنده آن به‏روشنى تعریف شوند. این نیازها ممکن است اقتصادى، سیاسى، فرهنگى و یا نظامى باشند.
به فرموده امام(ره) «بسیج شجره طیبه و درخت تناور و پر ثمرى است که شکوفه‏هاى آن بوى بهار وصل و طراوت یقین و حدیث عشق مى‏دهد، بسیج مدرسه عشق و مکتب شاهدان و شهیدان گمنامى است که پیروانش بر گلدسته‏هاى رفیع آن، اذان شهادت و رشادت سر داده‏اند. بسیج میقات پا برهنگان معراج اندیشه پاک اسلامى است که تربیت‏یافتگان آن، نام ونشانى در گمنامى و بى‏نشانى گرفته‏اند.»
از دیدگاه امام، بسیجى کسى است که در عمل علاقه خود را به پیشرفت و حفظ و گسترش اقتدار نظام اسلامى و شأن و حیثیت ملت مسلمان نشان دهد. یعنى بسیجى‏بودن معیار و ملاکى است که بر اساس آن میزان تعهد اعضاى آن به اصول و آرمان‏هاى انقلابى سنجیده مى‏شود.  شناخت بسیجى در وضعیت کنونى و آینده از ضروریات بزرگى است که در سرنوشت سامان‏دادن به کشور، ترویج اسلام ناب و تداوم راه مقدس انقلاب و امام راحل (سلام الله علیه) نقش تعیین‏کننده دارد. ملاک و مبنا براى معرفت بسیجى، تفکر بسیجى است که ما را مى‏تواند به گوشه‏هایى از حیات معنوى او رهنمون و ماهیت و شخصیت واقعى این انسان معنوى و الهى را براى ما روشن سازد.
یکى از کامل‏ترین تعاریف از بسیج را امام خامنه‏اى(مدظله‏العالى) ارائه فرمودند. ایشان در تعریف بسیج گفته‏اند: بسیج عبارت است از مجموعه‏اى که در آن پاکترین انسان‏ها، فداکارترین و آماده به کارترین جوانان کشور در راه اهداف متعالى این ملت و براى به کمال و به خوشبختى رساندن این مردم جمع شده‏اند.
هم‏چنین فرمانده کل قوا در تعریف دیگرى مى‏فرمایند: بسیج یعنى حضور ناشى از ایمان و اخلاص و انگیزه دینى و ایمان صادقانه در هر میدانى که انسان احساس مى‏کند کارآیى و توانایى حضور در آن میدان را دارا است. این معناى بسیج است.
ایشان هم‏چنین در فراز دیگرى مى‏فرمایند: «بسیج عبارت است از تشکیلاتى که در آن افراد متفرق و تنها، به یک مجموعه، به یک مجموعه عظیم و منسجم، به یک مجموعه آگاه و متعهد و بصیر و بیناى به مسائل کشور و به نیاز ملت، تبدیل مى‏شوند، مجموعه‏اى که دشمن را بیمناک و دوستان را امیدوار و خاطرجمع مى‏کند».
در نظر معظم له، تمامى مردم مؤمن و انقلابى بسیجى‏اند و همه زنان و مردانى که آماده دفاع از انقلاب و کشور هستند، مى‏توانند در زمره بسیج قرار گیرند. ایشان در این‏باره این‏گونه بیان مى‏دارند: «بسیج یک پدیده انقلابى است که ملت و مسؤولان باید آن‏را جدى گرفته و قدر بدانند و انقلاب با فراگیرشدن بسیج بیمه خواهد شد. بسیج یک مسأله مهم و جدى براى نظام مى‏باشد. بسیج، تمامى نیروهاى مؤمن، پرشور، با انگیزه و توانمند در جامعه اسلامى، اعم از زن و مرد را که قادر به دفاع از انقلاب و کشور هستند، شامل مى‏شود».
«بسیجى» از جمله واژه‏هایى است که به لطف انفاس قدسى امام، تنها در لغتنامه و دایره المعارف انقلاب اسلامى یافت مى‏شود. «بسیجى» فرد عاشق سر از پا نشناخته‏اى است که لحظه لحظه زندگى خویش را وقف اسلام و قرآن و ولایت و انقلاب اسلامى کرده است. او مطیع اوامر «ولى فقیه» زمان است؛ بر دشمن مى‏تازد و امان از او مى‏برد؛ «پارساى» شب است و «شیر» روز؛ هدف غایى بسیار والاى بسیجى، او را در جایگاهى بس مقدس قرار داده است. یک چریک یا یک پارتیزان براى جنگ خود علیه دشمن هدف عالى دارد. او مى‏جنگد تا کشور و مردمش را از تجاوز دشمن و از یوغ استعمارگر نجات دهد. این به‏نوبه‏خود هدفى عالى است؛ اما در این راه چیز دیگرى نیست. آخرش همین است و بس. اما بسیجى مى‏جنگد چون به‏واسطه ولى فقیه زمان خود مطیع اوامر الهى است؛ یعنى مى‏جنگد چون دستور خداوند، جهاد است و صلح مى‏کند چون اراده خدا بر آن قرار دارد. این است که به بسیجى روح و نشاط مى‏دهد و او را تا ردیف اولیاى الهى ارتقا مى‏بخشد. همین درجه از عبودیت و بندگى است که آن یار سفر کرده را به وجد مى‏آورد تا آنجا که بسیجى را فرزند خود مى‏خواند و با آن درجه از خلوصى که در وجود مبارکش سراغ داریم، برانگیخته‏شدن در روز محشر را با فرزندان بسیجى‏اش از خدا مى‏خواهد. بدین‏ترتیب معلوم مى‏شود که بسیجى مفهومى کلى‏تر از رزمنده است چراکه مراتب بندگى فقط در جنگ نیست که تبلور مى‏یابد بلکه در تمام شئون زندگى بشرى عینیت دارد. بسیجى کسى است که در هیچ‏یک از دسته‏بندى‏هاى مادى و متعارف قرار نمى‏گیرد. نه متعلق به حزب است و نه متعلق به زمان، مکان، طایفه، صنف به‏خصوصى و نه هر دسته‏بندى دیگر. زیرا بسیجى یار امام است و بسیجى عبد خداست و انسانى از تبار ابراهیم(ع) که اسماعیل‏وار، مصمم و عاشقانه به مسلخ عشق مى‏رود؛ راه حق مى‏جوید و سالک همیشه کوى دوست است.
مسؤولیت‏هاى بسیج‏
با توجه به جایگاه بسیار حساس بسیج در نشان‏دادن چهره نظام جمهورى اسلامى و ایجاد جاذبه در درون جامعه براى مشارکت و جذب هرچه بیشتر جوانان و نوجوانان به‏سمت الگوهاى سازنده مبتنى بر هویت ملى – مذهبى از دیدگاه مقام معظم رهبرى، بسیج و بسیجى مسؤولیتى سنگین را به‏عهده داشت و توانست یک ارتش معنوى مردمى را پایه‏ریزى کند. به‏طورى‏که امام خمینى(ره) در مورد بسیجیان قهرمان فرمودند: شما آیینه مجسم مظلومیت‏ها و رشادت‏هاى این ملت بزرگ، در صحنه نبرد و تاریخ مصور انقلابید. شما فرزندان مقدس و پرچمداران عزت مسلمین و سپر حوادث این کشورید. شما یادگاران و همسنگران و فرماندهان و مسؤولان بیداردلانى بوده‏اید که امروز در قرارگاه محضر حق مأوا گزیده‏اند. من به‏طورجد و اکید مى‏گویم که انقلاب و جمهورى اسلامى و نهاد مقدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامى که بحث از بزرگ‏ترین سنگرهاى دفاع از ارزش‏هاى الهى نظام ما بوده و خواهد بود، به وجود یکایک شما نیازمند است چه صلح باشد و چه جنگ.
در طول 8 سال دفاع مقدس، بسیج آن‏چنان ظاهر شد که دشمنان اعتراف کردند که قدرتى که در بسیج نهفته، توان مقابله با یکایک ارتش‏هاى کلاسیک جهانى را دارد. دشمن که سوداى فتح سه‏روزه را در سر مى‏پروراند، در همان روزهاى نخستین با مردمى مواجه گشت که با دست خالى اما با سلاح ایمان و اعتقاد به ارزش‏هاى الهى و انسانى به دفاع از کیان مقدس نظام اسلامى برخاسته بودند و از ایثار جان خویش دریغ نمى‏کردند.
جوانان سلحشورى که به فرمان امام(ره) در پایگاه‏هاى مقاومت تحت عنوان بسیجى گرد آمده بودند و با کوچک‏ترین اشاره ایشان به جبهه‏هاى نبرد هجوم مى‏بردند و تا آخرین قطره خون خویش ایستادگى و مقاومت مى‏کردند.
وظیفه بسیج فقط به جنگ و مسأله نظامى محدود نمى‏شود و امنیت داخلى کشور در سخت‏ترین شرایط یعنى دوران فعالیت منافقین و دیگر گروه‏هاى ضد انقلاب که با کمک کشورهاى خارجى ذى‏نفع در ایران در صدد آشوب و تنش و تجزیه و جدایى قسمت‏هایى از خاک کشور بودند، به مدد نیروى بسیج و پایگاه‏هاى مقاومت حفظ شد. در حوادث طبیعى و بلایا، همچون زلزله، سیل و طرح واکسیناسیون فلج اطفال، حضور بسیجیان گره‏گشاى مشکلات و مایه دلگرمى مردم و مسؤولان بوده است. کما این‏که در حادثه اسفبار زلزله رودبار در سال 1369 سرعت عمل و ایثار نیروهاى مردمى در عملیات نجات به‏حدى بود که خارجیان حاضر در منطقه با اظهار تعجب از حضور گسترده بسیجیان اقرار کردند که به حضور آنان احتیاج نیست. در زلزله اسفبار استان قزوین، در همان ساعات اولیه، مردان بسیجى در منطقه زلزله‏زده در کنار نیروهاى امداد هلال احمر و… و زنان بسیجى در شهرها با تشکیل صف‏هاى بسیار طویل اهداى خون و اهداى کمک‏هاى نقدى و غیرنقدى، جهانیان را به تحسین واداشت.
امام خمینى(ره) در مورخ 2/9/67 در هفته بسیج، درباره خطر غفلت از بسیجیان و روحیه بسیجى‏گرى به مسؤولان پیامى را صادر کردند. ایشان فرمودند: «من دست یکایک شما پیشگامان رهایى را مى‏بوسم و مى‏دانم که اگر مسؤولان نظام اسلامى از شما غافل شوند، به آتش دوزخ الهى خواهند سوخت. بار دیگر تأکید مى‏کنم که غفلت از ایجاد ارتش بیست میلیونى(بسیج) سقوط در دام دو ابرقدرت جهانى را به‏دنبال خواهد داشت. من از تمامى بسیجیان خصوصاً از فرماندهان عزیز آن تشکر مى‏کنم و از دعاى خیر براى این فرزندان با وفاى اسلام غفلت نخواهم نمود».
آرى، مسؤولان در برابر حفظ روحیه ایثار و خدمت که از ویژگى‏هاى بسیجیان است، مسؤول هستند، هرگونه تجمل‏گرایى و عدم کارایى در عرصه مسؤولیت و بى‏توجهى به روحیه و عواطف مردم، خطرى است که مى‏تواند به نهاد بسیج در عرصه‏هاى خطر، ضربه وارد کند.
مأموریت‏هاى بسیج‏
مهم‏ترین مأموریت‏هاى بسیج را در حال حاضر مى‏توان بدین‏شرح خلاصه کرد:
1) مقابله با استکبار
در رأس مأموریت‏هاى بسیج، ستیز با جهانخواران و به‏ویژه دشمن اصلى این انقلاب، آمریکاست. در یکى از پیام‏هاى امام(ره) به مناسب هفته بسیج در تاریخ 2 آذر 1367 مى‏خوانیم: من مجدداً به همه ملت بزرگوار ایران و مسؤولان عرض مى‏کنم چه در جنگ و چه در صلح، بزرگ‏ترین ساده‏اندیشى این است که تصور کنیم جهانخواران خصوصاً آمریکا و شوروى از ما و اسلام عزیز دست برداشته‏اند؛ لحظه‏اى نباید از کید دشمنان غافل بمانیم. در نهاد و سرشت آمریکا کینه و دشمنى با اسلام ناب محمدى(ص) موج مى‏زند.
در ادامه براى مقابله با آنان مى‏فرماید: خلاصه کلام اگر بر کشورى نواى دلنشین تفکر بسیجى طنین‏انداز شد، چشم طمع دشمنان و جهانخواران از آن دور خواهد گردید و الا هر لحظه باید منتظر حادثه ماند.
2) قیام در مقابل انحرافات‏
اکنون که بحمدالله تعالى دانشگاه از چنگال جنایت‏کاران خارج شده، بر ملت و دولت جمهورى اسلامى است، در همه اعصار که نگذارند عناصر فاسد داراى مکتب‏هاى انحرافى یا گرایش به غرب و شرق در دانش‏سراها و دانشگاه‏ها و سایر مراکز تعلیم وتربیت نفوذ کنند و از قدم اول جلوگیرى نمایند تا مشکل پیش نیاید و اختیار از دست نرود و وصیت این‏جانب به جوانان عزیز دانشگاه‏ها و دبیرستان‏ها آن است که خودشان شجاعانه در مقابل انحرافات قیام نمایند تا استقلال و آزادى خود و کشور و ملت خودشان مصون باشد.
3) تحمل صبر و مبارزه علمى و عملى‏
من در اینجا به جوانان عزیز کشورمان به این سرمایه‏ها و ذخیره‏هاى عظیم الهى و به این گل‏هاى معطر و نوشکفته جهان اسلام سفارش مى‏کنم که قدر و قیمت لحظات شیرین زندگى خود را بدانید و خودتان را براى مبارزه علمى و عملى بزرگ تا رسیدن به اهداف عالى انقلاب اسلامى آماده کنید… مبارزه علمى براى جوانان زنده‏کردن روح جستجو و کشف واقعیت‏ها و حقیقت‏هاست و اما مبارزه عملى آنان در بهترین صحنه‏هاى زندگى و جهاد شهادت شکل گرفته است.
4) تعلیم وتربیت جوانان در جهت پاسدارى از اصول و اهداف انقلاب و نظام‏
… بسیجیان در تعلیم وتربیت جوانان و نوجوانان، مساعى جمیله خود را روزافزون کنند.
تفکر بسیجى و ویژگى‏هاى آن‏
این واژه مقدس که اولین‏بار از پرتو کلام نورانى امام راحل تجلى یافت، به یک معنا همان اندیشه و اعتقادى است که شریف‏ترین فرزندان امام آن‏را آگاهانه برگزیدند و تمام فکر و خلق و خوى و عمل خود را با آن میزان، تنظیم کردند تا آنجا که انسان‏هاى دیگرى شدند با رایحه‏اى ولایى و صبغه‏اى الهى و جلوه‏اى قرآنى و به‏معناى‏دیگر تفکر بسیجى به تمام و کمال، همان اندیشه و اعتقاد کامل به اسلام ناب محمدى(ص) است یعنى بى‏اسلام ناب، بسیجى نتوان شد و بى‏تفکر بسیجى، اسلام، اسلام محمدى نخواهد بود. بنابراین تفکر بسیجى، تعبیرى بدیع از مکتب اسلام و آئین الهى تشیع است. این تفکر ویژگى‏هایى دارد که همان شاخصه‏هاى اسلام ناب محمدى(ص) و شاخصه‏هاى اسلام علوى و اسلام زهرایى و اسلام عاشورایى حسینى و زینبى است.
امام خمینى(سلام الله علیه) احیاگر اسلام ناب محمدى(ص) و پایه‏گذار و معلم مکتب «تفکر بسیجى» در عصر ما بزرگترین تفسیر را از بسیج و تفکر بسیجى، ارائه مى‏فرماید: «من… از خدا مى‏خواهم که با بسیجیانم محشور گرداند، چراکه در دنیا افتخارم این است که خود بسیجى‏ام».
با این تعبیر امام راحل هم بسیجى و تفکر بسیجى را تا اعلا درجه ستود زیرا به بسیجى‏بودن افتخار کرد و هم به رهروان آموخت که تفکر بسیجى چیست و اسوه بسیجى کیست.
از برکات نهضت عظیم و مقدس اسلامى به رهبرى حضرت امام راحل، حضور هرچند کوتاه‏مدت، ولى مؤثر و همه‏جانبه تفکر امام راحل در همه صحنه‏هاى حیات امت اسلامى به‏ویژه در مهم‏ترین حادثه انقلاب اسلامى یعنى دفاع مقدس بود.
این حضور که از پشتوانه گرانبها از عالى‏ترین درجات ایمان و عمل صالح برخوردار بود، در کوتاه‏ترین مدت منشاء چنان تحولات شگرفى در میان رهروان شد که حتى گاهى راه باور را بر همرهان دشوار مى‏کرد و رنگ و بوى افسانه به خود مى‏گرفت، اما عاقبت دشمنان هم دریافتند که تفکر بسیجى آن‏گونه‏که امام راحل پایه‏گذارى کرد، کیمیایى است که حتى افسانه‏ها را در وادى واقعیت به مبارزه مى‏طلبد.
تفکر بسیجى آن‏چنان حقانیت اصحاب کربلا را به نمایش گذاشت که دیگر هیچ منکرى نتواند شائبه مبالغه در داستان فداکاران کربلا را به دل راه دهد.
تفکر بسیجى با اوصاف اعجاب‏آورش چیزى نیست جز برنامه بى‏نظیر توحید و عدالت‏خواهى و شاخصه‏هاى آن چنین است:
1- پیوند و بیعت با ولایت: از حضرت محمد(ص) و امام على(ع) تا حضرت مهدى(عج) و در زمان غیبت با ولایت فقیه.
2- ایمان و اخلاص: تفکر بسیجى بیش از هر چیز بر ایمان خالص و محض به غیب مبتنى است؛ ایمان به الله با همه اسما و اوصاف جمال و جلالش بدون ذره‏اى تردید یا شرک.
3- حریت در عبودیت: در این مکتب، بندگى نه از روى طمع و نه از روى خوف بلکه از روى آزادگى و عشق به معبود است؛ همان‏گونه‏که امیرمؤمنان(ع) در وصف خویش بیان فرمود، لذا بسیجى بنده رب است نه بنده زر و زور؛ چه او شرافتمندتر از این است که غیر از این باشد.
4- اطاعت آگاهانه: از آنجا که بسیج در اصل خود تبلور آیه شریفه «اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولى الامر منکم»(نساء 59) است، بدون‏تردید اطاعت و فرمانبردارى آگاهانه در تفکر بسیجى، جایگاه منحصر به فردى را به خود اختصاص مى‏دهد زیرا در تفکر بسیجى عنایت نهایى براى انسان، کسب رضایت معبود است و چنین غایتى جز با فرمانبردارى مطلق از اوامر الهى که همانا عمل به تکلیف معین‏شده از سوى امام و ولى فقیه در زمان غیبت است، حاصل نمى‏شود.
5- عدالت‏خواهى: از مهم‏ترین ویژگى‏هاى تفکر بسیجى، عدالت‏خواهى همه‏جانبه است در همه ابعاد اجتماعى، حقوقى، اقتصادى، سیاسى و اخلاقى.
بسیجى تفسیر عدالت على(ع) است که به قیمت تمام جهان حاضر نیست به قدر گرفتن پوست جویى از دهان مورچه‏اى به کسى ستم کند اگرچه آن کس دشمن او باشد.
6- ظلم‏ستیزى: بسیجى مصداق فریاد عادل‏ترین مظلوم و مظلوم‏ترین عادل خلقت یعنى فریاد «کونوا للظالم خصما و للمظلوم عونا» امیرمؤمنان(ع) است. بسیجى فرمانبردار امامى است که فرمود: «ما تا آخر در کنار مظلومان جهان مى‏ایستیم و با ظالم مى‏جنگیم» یعنى ما تا فناى فتنه در جهان مجاهده مى‏کنیم (انفال، 39) و در میدان مبارزه با ظلم، لبه تیز شمشیر خود را متوجه ریشه همه مظاهر فرهنگى، حقوقى، اقتصادى، سیاسى و اجتماعى ستمگران مى‏کنیم و تا قطع تمامى آن ریشه‏هاى متعفن از پا نخواهیم نشست.
7- شهادت‏طلبى عاشقانه: اشتیاق غرقه‏شدن در خون خود همواره بزرگترین آرزوى اولیاى الهى بوده است و «فزت و رب الکعبه» زبان حال همه عاشورائیانى است که یک عمر استغاثه براى توفیق شهادت در راه خدا را پیشه خود مى‏ساختند و در انتظار آن، بى‏تابانه لحظه‏شمارى مى‏کرده‏اند.
8- ایثارگرى کریمانه: هرچند ایمان خالص به غیب، این باور را که انسان هرچه را در این دنیاى مادى در راه خداوند از دست بدهد در واقع حقیقت آن‏را در اعلا مرتبه‏اش به‏دست آورده است، در تفکر بسیجى ایثارگرى معناى گسترده‏ترى دارد و آن از خودگذشتگى است به تمام معنا. همه‏چیز براى رضاى خداوند در طبق اخلاص گذاشته مى‏شود.
چنین تفکرى انسان را تا آن اندازه متعالى مى‏کند که حاضر مى‏شود در گمنام‏ترین وضعیت دنیوى در اوج بى‏توقعى و وارستگى از همه‏چیز خود بگذرد و چون حسین(ع) با زمزمه «رضا برضاک» پاى در میدانى مى‏گذارد که در نظر خلایق چیزى جز دام بلا و مصائب نیست.
9- زهد و قناعت: پس از روشن‏شدن ارتباط عمیق ایثارگرى با تفکر بسیجى، دیگر نمى‏توان آن‏را منهاى زهد و قناعت تصور کرد زیرا اساس این تفکر بر چیزى است که حتى سایه رفاه‏طلبى، راحت‏طلبى، شکم‏بارگى، اسراف، تبذیر، تجمل‏پرستى و دنیادوستى در قاموس آن راه ندارد.
تفکر بسیجى این است که کوله‏بار زهدى على‏وار، توشه‏اى از ساده‏ترین طعام‏ها و سرپناهى از بى‏تجمل‏ترین بناها و پوشاکى از مردمى‏ترین پوشش‏ها را به همراه دارد.
بسیجى هنوز تصویر خانه گلى على(ع) و اتاق کوچک امام خمینى(ره) و حسینیه بى‏تجمل جماران را بر لوح دل خویش دارد و مى‏داند که تفکر بسیجى یعنى عزم راسخ مبارزه و این عزم همان‏طورکه امام بسیجیان فرمودند با رفاه‏طلبى و راحت‏طلبى هرگز سر سازش ندارد.
10- تواضع و صمیمیت: اصولاً آنچه بوى تکبر و خودبینى مى‏دهد، هزاران سال از فرهنگ متعالى بسیج و تفکر بسیجى فاصله دارد زیرا بسیجى پیش از هر چیز، همه سدهاى منیت و خودبینى را در هم شکسته است. او در میان اسماى الهى محو و در میان بندگان خدا ناشناس است. او علو و مرتبت را از آن خدا مى‏بیند و اسوه‏اى دارد که هرگاه تازه‏واردى بر جمع او و یارانش وارد مى‏شد، نمى‏توانست بدون راهنمایى یاران دیگر، او را از دیگران بازشناسد. (سنن النبى علامه طباطبایى) او سردار رشیدى چون مالک اشتر داشته است که از شدت تواضع، جاهلان بر او جسارت مى‏کردند و او با کرامت آنان را دعا مى‏کرد.
او امامى دارد که وقتى استقبال‏کنندگان، لجام اسب او را کشیدند و در رکاب او دویدند، به خشم آمد و بر آنان خروشید که این رسم نه شایسته امیرمؤمنان است که خود مشى اهل ایمان را مشى تواضع مى‏داند.
11- شجاعت و دلاورى: حرکت شجاعانه پیامبر اکرم(ص) در صفوف مقدم نبرد با دشمنان، مبارزه یک‏تنه حضرت امیر(ع) با قوى‏ترین پهلوان عصر خویش، آنجا که یک ضربت او بر همه عبادات جن و انس برترى یافت و ایستادگى شجاعانه مظلومان کربلا در برابر سپاه بى‏شمار قساوت‏پیشگان یزیدى، همه و همه برگ‏هاى زرینى از پرونده درخشان شجاعت‏هاى اعجاب‏انگیز تربیت‏شدگان مکتب اسلام ناب یعنى تفکر بسیجى است. نبرد تن با تانک، نبرد نوجوانان دریادل بسیجى با رزم‏دیده‏ترین فرماندهان دشمن و نبرد پابرهنگان جانباخته با میدان‏هاى بى‏ترحم مین و انفجار، پیشروى به قلب دشمن زیر باران آتش دشمن و بالاخره نبرد بدن با فولاد و آتش، جملگى آثار انکارناشدنى تحولى هستند که تفکر بسیجى در همه معیارهاى محاسباتى انسان مؤمن پدید آورد.
12- صلابت و کوبندگى: تفکر بسیجى آنگاه که دفاع از کیان اسلام و عزت مسلمین و حقوق مستضعفین در میان باشد، صیقل‏دهنده شمشیر عدالت‏جو و ظلم‏ستیز رزمندگان و استحکام‏بخش گام‏هاى استوار همراهان و یاران رسول الله خواهد بود. چه اینان در کنار رسول الله(ص) اشداء على الکفار (فتح، 21) هستند و نامشان چون نام مولایشان لرزه بر اندام منحرفان و مفسدان مى‏اندازد.
13- ابتکار و خلاقیت: طراحى خندق در نبرد احزاب، آنگاه که جمعیت مؤمنان در محاصره سهمگین کفار و مشرکین قرار داشتند، نشان داد که عنایت الهى چگونه اذهان اهل ایمان را به نور خود پویا مى‏کند و البته این امر بدیهى است. او خود وعده فرمود: «ان تتقوا الله یجعل لکم فرقانا». (انفال، 29) او که به اهل تقوا، شناخت عالى از همه رموز خلقت مى‏دهد، طبیعى است که کشف رموز جهان مادى در چنین مکتبى براى اهل ایمان و تقوا بسیار پیش پا افتاده خواهد بود.
تفکر بسیجى ذهن را چنان صیقل مى‏دهد که پرده‏هاى غیب را کنار مى‏زند. حال چگونه در وادى روابط و حوادث مادى چیزى بر صاحب این تفکر مى‏تواند پوشیده بماند. اقدامات شگفت‏آور امام بسیجیان در مقاطع مختلف انقلاب اسلامى و دفاع مقدس و نیز صدها نمونه استثنایى از ابتکارات رزمندگان اسلام در صحنه‏هاى دفاع مقدس، حقایقى است که نشانگر شکوفایى استعداد ابتکار و خلاقیت در مؤمنان است.
14- شاخصه‏هاى دیگرى نظیر عزت نفس، گمنامى و دورى از شهرت‏طلبى، مدیریت و تدبیر شایسته، غیرت و جوانمردى، تعهد و وفادارى، صبر و پایدارى، ترحم و نوع‏دوستى حتى با دشمنان، عبادت و استغاثه به درگاه خداوند، تکبر در برابر استکبار و… نیز همگى در فرهنگ و تفکر بسیجى از درخشندگى خاصى برخوردارند که به جهت رعایت اختصار از بیان آن‏ها پرهیز مى‏شود.
بسیج؛ کلید طلایى حل مشکلات‏
رهبر معظم انقلاب اسلامى، بسیج را کلید طلایى حل مشکلات آینده معرفى کردند و چنین بیان داشتند: «این کلید طلائىِ حل بسیارى از مشکلات آینده، مورد بغض و عداوت آن کسانى است که نمى‏خواهند آینده، آینده‏ى خوبى و سرافرازى و موفقیت‏آمیزى براى نظام جمهورى اسلامى باشد؛ لذا مى‏خواهند این کلید طلائى را بشکنند؛ لااقل در چشم من و شما آن‏را کوچک کنند. البته نخواهند توانست و معلوم است.»
یک‏بار دیگر دقت کنید! کلید طلایى حل مشکلات آینده، عنوانى که به نظر نمى‏رسد تعارفى و یا شعارى در حمایت از بسیج باشد، بلکه تعیین وظیفه‏اى سنگین و رهنمودى خطیر براى همه بسیجیان است. این عنوان، مدالى دیگر در کنار همه مدال‏هاى ارزشمندى است که بر سینه این نهاد نصب شده است و حتى بالاتر از همه عناوین گذشته به نظر مى‏رسد، چراکه عناوین سابق دلالت بر این داشت که گذشته انقلاب اسلامى رهین این نهاد است ولى این عنوان دلالت بر آن دارد که آینده انقلاب اسلامى به بسیج گره خورده است، لااقل در این حد که بسیج کلید اصلى حل مشکلات آینده نظام اسلامى است.
اصلاح ساختار بسیج، راه کلید طلایى‏شدن‏
اکنون که در دهه چهارم انقلاب اسلامى و با عنوان اصلى پیشرفت اسلامى، بسیج به‏عنوان کلید طلایى حل مشکلات آینده معرفى مى‏شود، سؤالى که به ذهن خطور مى‏کند این است که آیا کلید طلایى حل مشکلات آینده بودن، الزاماتى ساختارى و نهادى و نیز انسانى و… ندارد؟
آیا بسیج براى آن‏که بتواند همچنان محور اصلى و کلید طلایى براى حل مشکلات آتى نظام اسلامى باشد، نیازمند تغییرات و رشدها و تربیت‏هایى نیست؟ آیا وضع کنونى و ساختار کنونى و نیروهاى کنونى بسیج در عرصه‏هاى مختلف آن و در بخش‏هاى گوناگونى که این مجموعه دارد، پاسخگوى چنین وظیفه کلان و خطیرى هست؟
چه کسى قرار است ارکان و ابعاد بسیج را با مشکلات آینده نظام اسلامى تطبیق و همراه کند؟ وضعیت کنونى بسیج‏هاى سراسر کشور در اشکال مختلف آن و عرصه‏هاى مختلفى که هستند، چه ربط و نسبتى با حل مشکلات نظام اسلامى در حال و آینده دارد؟
آیا به‏راستى کسى اکنون در حال نکته‏یابى و تلاش براى استحکام‏بخشیدن به بسیج و تعمیق آن هست؟ طراحى بسیج آینده و تطبیق آن با نیازهاى نظام جمهورى اسلامى در کجا و توسط چه کسانى و به چه صورت قرار است انجام شود؟
این‏ها نکاتى است که حقیقتاً مصداق بیان رهبر معظم انقلاب است که در ابتداى این نوشته آمد: «هرچه ما درباره‏ى بسیج نکته‏یابى کنیم و این نکته‏ها را مورد مداقه و تأمل قرار دهیم، زیاد نیست؛ همچنان‏که در میدان عمل، هرچه بر روى استحکام بسیج و عمق‏بخشیدن به ویژگى‏هاى متعلق به بسیج – که مخصوص خود آن است – کار کنیم و تکیه کنیم، باز کار زائد انجام نداده‏ایم.»
آنچه در یک ارزیابى اولیه مى‏توان به آن اذعان کرد این است که بسیج کنونى على‏رغم همه نقاط قوت و همه محسناتى که از آن برخوردار است و با همه ظرفیت‏ها و توانمندى‏هایى که هم‏اکنون دارد، براى انجام وظیفه اصیل و ذاتى خود، نیازمند ارتقاء و تغییر فراوانى است. سؤالى که باید پرسیده شود این است که چه کسى پژوهش در مورد میزان و نوع این تغییر و چگونگى آن آستین بالا زده است؟ به‏طورقطع کسى غیر از خود بسیجیان – با همه تفاوت‏ها و تنوعى که میان این نیروهاى مخلص نظام اسلامى وجود دارد – و در میان همه آن‏ها بسیجیان مرتبط با عرصه پژوهش و تحقیق – یعنى بسیج دانشجویى و بسیج اساتید و امثال آن – چنین همت و دغدغه و توانمندى‏اى را ندارد و نخواهد داشت.

به این نوشته امتیاز بدهید!

سعید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

  • ×