» عمومی » مذهبی و حماسی » تهمت و جایگاه آن در آیات و روایات
مذهبی و حماسی

تهمت و جایگاه آن در آیات و روایات

اردیبهشت 7, 1394 009

«چيزى را كه بدان علم ندارى دنبال نكن، زيرا گوش و چشم و قلب، همه مورد پرسش واقع خواهند شد». یعنی ای انسان! تمام نسبتهایی که به مردم می دهی باید بدانی اعمالت امروز به تعبیر علامه طباطبایی: «فیلم برداری میشود و در روز وا نفسا به نمایش در می آید». در آنجا بازیگر خودت هستی، نمیتوانی خودت را انکار نمایی. خطاب میرسد: کتاب یا همان اعمالت را بخوان. آن چرا در دنیا کسب کرده ای، اینجا تحویل بگیر. راستی تهمت زننده چگونه می خواهد فرار نماید؟ او که آبروی مومنی را از بین برده، عزَّت یک مسلمان را  شکسته است، چه خاکی بسرش خواهد ریخت؟

 

با سلام خدمت همه خوانندگان محترم! مخصوصاً آنانی که گوش جانشان را به آیات الهی وروایات اهل عصمت روحی لهم الفداء می سپارند تا در زیستگاه زودگذر دنیوی یا همان زمین سرد وتاریک، اسیر هواهای نفسانی نشوند وخود را از این مهلکه نجات دهند. شیطان چشم بهم زدنی ما را رها نمی کند. آن ملعون قسم خورده برای نابودی وگمراهی ما انسانها. خدایا! به تو پناه می­بریم…

از آنجا که که نوعاً خوانندگان محترم دارای مشغله زندگی هستند و با این وضعیت معیشت، مجال آنچنانی برای مطالعه باقی نمی ماند؛ لذا حقیر قصد تفصیل موضوع را ندارم. فقط چند آیه از آیات نورانی قرآن و چند روایت از روایات اهل عصمت را، از باب تبرُّک بیان میکنم. گرچه با بیان نارسا ومعلومات اندک بیان می­شود؛ امّا سعه صدر خواننندگان عزیز، جبران این نقیصه را خواهد نمود وبا مراجعه به تفاسیر وکتب روایی، مطالب تکمیل تر را از آقیانوس بیکران این دو امانت الهی، یعنی قران وسُنَّت فرا خواهند گرفت:

«وَ مَنْ يَكْسِبْ خَطيئَةً أَوْ إِثْماً ثُمَّ يَرْمِ بِهِ بَريئاً فَقَدِ احْتَمَلَ بُهْتاناً وَ إِثْماً مُبيناً» (نساء/112)

 «و هر كس خطا يا گناهى مرتكب شود؛ سپس آن را به بى‏گناهى نسبت دهد، قطعاً بهتان و گناه آشكارى بر دوش كشيده است».

«إِنَّ الَّذينَ يَرْمُونَ الْمُحْصَناتِ الْغافِلاتِ الْمُؤْمِناتِ لُعِنُوا فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظيمٌ» (نور/23)

«بى‏گمان، كسانى كه به زنان پاكدامنِ بى‏خبر [از همه جا] و با ايمان نسبت زنا مى‏دهند، در دنيا و آخرت لعنت شده‏اند، و براى آنها عذابى سخت خواهد بود».

«وَ الَّذينَ يُؤْذُونَ الْمُؤْمِنينَ وَ الْمُؤْمِناتِ بِغَيْرِ مَا اكْتَسَبُوا فَقَدِ احْتَمَلُوا بُهْتاناً وَ إِثْماً مُبيناً» (احزاب/58)

«و كسانى كه مردان و زنان مؤمن را بى‏آنكه مرتكب [عمل زشتى‏] شده باشند آزار مى‏رسانند، قطعاً تهمت و گناهى آشكار به گردن گرفته‏اند».

اضافه نمایم بر این سه آیه، آن آیه شریفه­ای را که دلی نیست هنگام شنیدن آن نلرزد؛ مگر آن دل سنگ باشد ویا در اثر نافرمانی با حضرت حق سیاه شده باشد. «وَ لا تَقْفُ ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ كُلُّ أُولئِكَ كانَ عَنْهُ مَسْؤُلاً» (اسراء/36)

«چيزى را كه بدان علم ندارى دنبال نكن، زيرا گوش و چشم و قلب، همه مورد پرسش واقع خواهند شد». یعنی ای انسان! تمام نسبتهایی که به مردم می دهی باید بدانی اعمالت امروز به تعبیر علامه طباطبایی: «فیلم برداری میشود ودر روز وا نفسا به نمایش در می آید». در آنجا بازیگر خودت هستی، نمیتوانی خودت را انکار نمایی. خطاب میرسد: کتاب یا همان اعمالت را بخوان. آنچرا در دنیا کسب کرده ای، اینجا تحویل بگیر. راستی تهمت زننده چگونه میخواهد فرار نماید؟ او که آبروی مومنی را از بین برده، عزَّت یک مسلمان را  شکسته است، چه خاکی بسرش خواهد ریخت؟ او که قطعاً باید توبه نماید، آیا توبه او قبول میشود یا نه؟ تمام توبه­ها، جز شرک به خدا پذیرفته است. رحمت پروردگار وسیع است؛ امّا شرط پذیرفته شدن توبه این گناه، (تهمت) رضایت از تهمت زده شده است. آیا در آن روزی که هیچکس به داد کسی نمیرسد، تهمت زننده، میتواند رضایت بگیرد؟ آیا میتواند آبروی از دست رفته آن فرد را جبران نماید؟ پس چگونه توبه نماید….؟

کوتاه نمایم موضوع را با این جمله کوتاه، که تهمت نزدن وعواقب گناه تهمت زننده در قرآن عظیم بسیار تأکید شده است. امّا خدمت ثقل الله اصغر برویم که بدون اهل بیت، قرآن بی تفسیر است. خاتم انبیاء صلى الله علیه وآله و سلم در حدیث نورانی بیان میفرمایند که: «من بهت مؤمنا او مؤمنة او قال فیهما ما لیس فیه اقامه الله تعالى یوم القیامة على تل من نار حتى یخرج مما قاله».

 «کسى که به مرد یا زن با ایمان تهمت بزند و یا درباره او چیزى بگوید که در او نیست، خداوند در روز قیامت او را بر تلِّى از آتش قرار میدهد تا از مسئولیت آنچه گفته است برآید».

راستی چگونه چنین انسانهایی وجدان خویش را راضی میکنند تا انسانی را مورد تهمت قرار دهند؟ مگر انسان در زندگی چقدر بی وجدان میشود که کفتاروار همچون لاش خوری بی پروا، ناجوانمردانه در ملاء عام ذهنهای مردم را مشوَّش می کند که فلان انسان فلان کار را انجام داده در حالی که به اصطلاح ما روستائیان، موی طرف هم، خبردار این مسئله نبوده است. نه فکر آن را میکرد ونه در روز حادثه اطلاعی از مورد تهمت داشته است. حال آنکه کننده کار، کسی دیگری بوده واو انسان پاک دامن دیگری را در میان مردم آلوده نشان داده است. حتی تهمتی زشت وبی شرمانه تری هم وجود دارد که طرف، آنچه به ذهنش مرتکز شده است وبا عقل ناقص خود هرچه را استنباط کرده، به انسان پاک دامنی نسبت می دهد ودر بین مردم پخش میکند.

حدیثى دیگر از صادق آل محمد علهیم السلام نقل شده که فرمود:

«اذا تهم المؤمن اخاه انماث الایمان من قلبه کما ینماث الملح فى الماء»

 «هنگامى که مسلمانى برادر مسلمانش را به چیزى که در او نیست متهم سازد ایمان در قلب او ذوب مى شود، همانند نمک در آب».

راستی چگونه انسان تهمت زننده، خود را یک مومن می داند و در مقابل پروردگارش به نماز می ایستد؟ آیا جا ندارد چنین انسانی در انسانیَّت خود شک نماید؟ آیا جا ندارد پارتیشن ذهن خود را تغییر دهد و مرز بندی حق وباطل را در سرای وجود خود از نو بسازد تا اسیر وساوس شیطان نشود؟ آیا جا ندارد تا با ساختن خویشتن خویش، کرامت انسانهای دیگر را از بین نبرد ودیوار آبروداری انسانهای پاک را در بین مردم ویران نکند.

از آنجایی که قصد، اطاله کلام نبوده وبنا بر خلاصه نویسی است، باید عرض نمایم: انسانهایی که خود را در مقابل حرام پروردگار بی پروا میدانند وبنده هوای نفس خویشند وبندگی رب العالمین را در حاشیه قرار می دهند، اهل گناهند، عیش ونوش با محارم الله جزء ضروریات زندگی آنان شده و بی شرمی را به اوج رساندند از خدا نمی ترسند تا چه رسد به خلق خدا، این دسته از انسانها نباید خود را در دسته مومنین جای دهند، اگر کارهای آنها لو رفته ویا در بین مردم شیوع پیدا کرده که عمل انجام شده (مثلاً دزدی) کار فلانی بوده، مردم را نباید جزء تهمت زنندگان قرار بدهیم؛ زیرا امیرالمومنین علی عليه السلام می فرماید:

«کسي که خود را در معرض تهمت قرار دهد، نبايد کسي را که به او بد گمان مي‌شود ملامت و نکوهش کند».

آن امام عزیز در وصيت خود به امام مجتبي عليهما السلام می فرماید:

«از محل تهمت بر حذر باش و دوري کن».

در حدیثی که از رییس مذهبمان روایت شده است، امام صادق علیه السلام میفرماید: «کسي که به موضعي از مواضع تهمت برود و متهم شود نبايد جز خودش را ملامت کند».

لذا اینجاست که مرزبندیها را باید مشخص نمود تا تر وخشک باهم نسوزند آنچه در مورد ذم تهمت وجایگاه تهمت زننده در آیات وروایات بیان شده در مورد انسانهایی است که بدون هیچ دلیلی در حال علم به گناه نکردن انسان وعلم به پاکدامنی مومن او را در اذهان مردم زشت جلوه می دهند وآبرویش را می برند وعزت خدا دادی او، که در قرآن در کنار عزت خدا ورسول بیان شده است را، جریحه دار میکنند. مومنین باید از محلهای تهمت فرار نمایند خود را رفیق هر نارفیقی ناسازند. مومن با انسانی که رابطه ای با خدا ندارد وحلال وحرام را در زندگی رعایت نمیکند، نشست وبرخواست ندارد. مومن، مومنانه وعلی وار در بین نامحرمان ونااهلان زندگی میکند ورفتار وکردارش به هیچ طیفی آسیبی نمی زند. مومن تهمت را جز گناهان کبیره میداند واز این گناه خانمانسوز فرار میکند همانند رهیدن از چنگال درَّندگان وحشی، ای بسا آسیب درنده تنها بر جان می باشد؛ امّا آسیب گناهان، جان و ایمان را به نابودی میکشاند.

re1543

 

 

 

به این نوشته امتیاز بدهید!

حامد کیانی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

  • ×