» 1مبارکه » شهرستان مبارکه » شعر سروده زنده یاد حاج امیر اسلامی فر:عید بر ما نیست ایام وفات فاطمه(س)
شهرستان مبارکه - فرهنگی ادبی - مطالب ویژه

شعر سروده زنده یاد حاج امیر اسلامی فر:عید بر ما نیست ایام وفات فاطمه(س)

اسفند 27, 1393 0137

شعر مذکور در حال و هوای عید نوروز سال 1361 که مصادف با ایام فاطمیه بود، سروده شده است »

جنگ تا در خاک ایران است بر ما عید نیست

تا جهان از فتنه ویران است بر ما عید نیست

تا که غول غـرب تازان بر ضعـیفان جـهان

همچو آمریکای شیطان است بر ما عید نیست

عید نبود آن که با صد دام صـیادی کـند

تا که صدامی فراوان است بر مـا عید نیست

عید آن باشد که بغض و کین شود مهر و صفا

عید تا بازار عصـیان است بر ما عـید نیست

تا معاویه صفت بر نفی قـرآن و علـی(ع)

بر سر هر نیـزه قرآن است بر ما عید نیست

عید مسئولان نـباشد ، آه نامـسئول کیست

گر که باشد عید طفلان است بر ما عید نیست

جـمله ای گـفتا پریشان کـودک آواره ای

وضع ما تا نابسـامان است بـر ما عید نیست

نه پدر بـر سـر مرا ، نه مـادر و نـه آشنـا

خانه ام با خاک یکسان است بر ما عید نیست

تا که آواره ، بـرهنه ، بی غذا ، بی توشه ای

در نظرهای مسـلمان است بر ما عـید نیست

عید آن باشد که دل بشـکسته را عید آوری

در دل بشکسته یزدان است بر ما عید نیست

نـو نباشد روز تـو تا نو نپـوشـی نورسی

نوبت نو گشتن الآن اسـت بر ما عید نیست

در کنـار لالـه ها بـا نـاله گـفتا مـادری

تا خزان در این گلستان است بر ما عید نیست

بر عـروسـان چـمن بر نـونهـالان وطـن

نقل سان خمپاره باران است بر ما عید نیست

سـفره ام خاک مـزار ، آئینه ام عکس پـسر

وین گلابم اشک چشمان است بر ما عید نیست

هفت سین ، سرخیل وسرور، سرّسرمد ،سرفراز

سرجدا ، سـرباز عنوان است بـر ما عید نیست

مجمـع گـل گفت بلبـل آنچه را پروانه گفت

تا که قلب شمع سـوزان است بر ما عید نیست

در جـهان مظلوم تا با شایـعات و کذب وکین

بـوذر و مقداد و سلمان است بر ما عید نیست

صدهزاران کشـته و صدها هـزاران داغـدار

گـر به ما بیدار وجدان است بر ما عید نیست

تا که غمـگین حـزب جمهوری اسلامی مـا

بهر هفتـاد و دو قربان است بر ما عید نیست

باهنـرها ، با رجـایی و بهـشتی سوخـتند

تا نظـرها یـاد چمران است بر ما عید نیست

از سـپاهی از بسیجی از جهـادی ، ارتشی

لاله گون هرجاچوبستان است بر ما عید نیست

این سـخن تبـریز می گـوید به یاد مـدنی

جمعه و محراب نـالان است بر ما عید نیست

دسـت غیبی تا نگـیرد انـتقـام دستـغیب

دیده شیـراز گریان اسـت بر ما عید نیست

از شب اهواز و خونین شهر و آبادان مپرس

داند این را هرکه در آن است بر ما عید نیست

تا بـرادرهای مـا در جـبهه هـا عـباس وار

بی سرو بی دست و بی جان اند بر ما عید نیست

تا که خواهـرهای ما زینـب صفت ، افشا کنان

از جفـا آواره ویـلان اند بـر ما عید نـیست

عیـد آن دارد که اکبر گـونه جان برکف نهد

عید ، عید گلعـذاران اسـت بر ما عید نیست

تا که مستضـعف نکـوبد فـرق اسـتکبار را

تا تصرف قدس و جولان است بر ما عید نیست

عیـد و عیش و نوش ما و آتش و دود و غریو

مظـهر حیوان و انسان است بر ما عید نیست

عید و شیرینی و شربت ، جنگ و معلول و شهید

انعکاس مشت و سندان است بر ما عید نیست

زیـر آتشـبار دشمـن ، تنـگه چـزابه تـا

جسم های جان نثاران است بر ما عید نیست

گر شب هجران سـرآید عید ما هم می رسد

تا نهان مهدی دوران است بر ما عید نیست

ای خوش آن عیدی که بر بام جهان پرچم زند

بی رخش دنیا چو زندان است بر ما عید نیست

ای صبا بـرگو تو بـا آن یـوسف زهرا(س) بیا

قبر زهرا(س) تا که پنهان است بر ما عید نیست

عید بر مـا نیـت ایـام وفـات فـاطـمه(س)

آری این شام غـآریبان است بر ما عید نیست

گفـت” اسـلامـی” ز غـم مـهدی(عج) بیـا

این جهان تا بی جهانبان است بر ما عید نیست

 IMG-20150318-WA0055

12

به این نوشته امتیاز بدهید!

میلاد زارع

تعداد دیدگاهها: 1

  1. ایرانپور

    زیر باران دوشنبه بعد از ظهر

    اتفاقی مقابلم رخ داد

    وسط کوچه ناگهان دیدم

    زن همسایه بر زمین افتاد

    سیب ها روی خاک غلطیدند

    چادرش در میان گرد وغبار

    قبلا این صحنه را…نمی دانم

    در من انگار می شود تکرار

    آه سردی کشید،حس کردم

    کوچه آتش گرفت از این آه

    و سراسیمه گریه در گریه

    پسر کوچکش رسید از راه

    گفت:آرام باش! چیزی نیست

    به گمانم فقط کمی کمرم…

    دست من را بگیر،گریه نکنم

    مرد گریه نمی کند پسرم

    چادرش را تکاند، با سختی

    یا علی گفت و از زمین پا شد

    پیش چشمان بی تفاوت ما

    ناله هایش فقط تماشا شد

    صبح فردا به مادرم گفتم

    گوش کن ! این صدای روضه ی کیست

    طرف کوچه رفتم و دیدم

    در و دیوار خانه ای مشکی است –

    با خودم فکر می کنم حالا

    کوچه ی ما چقدر تاریک است

    گریه،مادر،دوشنبه،در،کوچه

    راستی! فاطمیه نزدیک است…(سید حمیدرضا برقعی)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

  • ×