مقاله:تفکیک جنسیتی در دانشگاه ها، آری یا خیر؟/علیرضا اسلامی فر
یکی از مسایلی که این روزها در بعضی از جوامع علمی و دانشگاهی و حتی منابر نمازهای جمعه بحث برانگیز شده، مسألهای است که نام «تفکیک جنسیتی» را به خود گرفته است؛ در این زمینه، ائمه محترم جمعه ، اساتید دانشگاه، رؤسای دانشگاهها ، نمایندگان مجلس، دانشجویان ، هنرمندان،طنز نویسان وارباب جراید به این موضوع پرداختهاند؛ واین اهتمام نشان از آن دارد که هر یک از این افراد و گروهها در این زمینه، دغدغه یا منفعتی را دنبال میکنند. صرف نظر از این که کدام یک از گروههای یاد شده از سر خیرخواهی و مصلحت اندیشی برای ایران اسلامی قلم میزنند و کدام یک اهداف خاص دیگری را دنبال میکنند، شایسته است که به این موضوع نگاهی منصفانه و به دور از حب و بغضها و بر مبنای اصول مورد پذیرش جامعهی خودمان داشته باشیم؛
1. اگر قرار است در کشور تصمیمی خردمندانه گرفته شود لازم است نگاهی جامع و دوراندیشانه مبنای این تصمیمگیری قرار گیرد؛ در این موضوع نیز لازم است در چارچوب مهندسی فرهنگی جامعه، تصمیمی مناسب اخذ شود و در گام اول همچون هر تصمیم فرهنگی دیگر باید اسناد بالادستی فرهنگی مورد توجه قرار گیرد؛ اهم این اسناد بالادستی عبارتاند از:
قرآن؛
سنت حضرات معصومین(علیهمالسلام) ؛
رهنمودهای حکیمانه حضرت امام خمینی(ره)؛
رهنمودهای رهبرحکیم و خردمند نظام امام خامنه ای(متع الله المسلمین بطول بقائه)؛
قانون اساسی جمهوری اسلامی؛
مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی[2]
2. یکی از این اسناد قانون اساسی است. قانون اساسی که میثاق ملی ایران اسلامی است در اصل سوم، دولت را مکلف به ایجاد محیط مساعد برای رشد فضایل اخلاقی بر اساس ایمان و تقوی مینماید؛ (اصل سوم قانون اساسی: دولت جمهوری اسلامی ایران موظف است برای نیل به اهداف مذکور در اصل دوم [قسط و عدل و استقلال سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و همبستگی ملی]، همهی امکانات خود را برای امور زیر به کار برد: ایجاد محیط مساعد برای رشد فضایل اخلاقی بر اساس ایمان و تقوی و مبارزه با تمامی مظاهر فساد و تباهی)
یکی دیگر از این اسناد همان گونه که ذکر شد مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی است که به طور خاص در طی دو مصوبه به موضوع مورد بحث پرداخته است؛ مصوبهی اول عبارت است از:
مصوبهی 413 تاریخ 14/11/1376 که «اصول، مبانی و روشهای اجرایی گسترش فرهنگ عفاف» را بیان کرده است.
و مصوبهی دوم عبارت است از:
مصوبهی 566 تاریخ 4/5/84 که «راهبردهای گسترش فرهنگ عفاف» را بیان کرده است.
از جمله بندهای مصوبهی اول میتوان به:
اصل چهاردهم:
«در شهرسازى و معمارى باید فرهنگ عفاف و حجاب مدنظر قرار گیرد و محیط کار و نوع برنامهها و استفاده از وسایل وامکانات به نحوى نباشد که خود موجب اختلاط نامناسب زن و مرد گردد.»
و از جمله بندهای مصوبهی دوم این است:
راهبرد سی و ششم:
«ترغیب مسؤولین و مدیران نسبت به مناسبسازی فیزیکی و فرهنگی محیط کار در ادارات، بانکها، مدارس، دانشگاهها،شرکتهای خصوصی برای شاغلین و مراجعین؛»
همچنانکه ملاحظه میشود مصوبهی شورای عالی انقلاب فرهنگی خواستار مناسب سازی فیزیکی و فرهنگی دانشگاهها است و طبیعی است که مسؤولین مربوط موظف به انجام این مأموریت هستند بنابراین روشن است که «مناسب سازی فیزیکی و فرهنگی دانشگاهها» به منظور گسترش فرهنگ عفاف، در راستای قانون اساسی و اجرای مصوبهی شورای عالی انقلاب فرهنگی در سال 84 است.
پیشنهاداجرای طرح تفکیک جنسیتی در دانشگاهها؛
پس از توضیح این مطلب که مناسب سازی فیزیکی و فرهنگی از نظر قانون لازم الاجرا است، لازم است به نکاتی که در فرآیند اجرای این طرح باید مدنظر قرار گیرد، اشاره شود:
1. در آغاز باید برای عموم دانشجویان و سایر افرادی که به این موضوع علاقه مندند اطلاع رسانی کافی صورت گیرد که این طرح در راستای گسترش فرهنگ عفاف است؛ این طرح نه به منظور تحقیر افراد است و نه خواهان برچسب زدن به افراد؛ در واقع قرار است با اجرای این طرح محیطی امنتر، سالمتر و یک دستتر برای بالندگی علمی و معنوی دانشجویان در فضای دانشگاه ایجاد شود.
2. در اجرای این طرح، همانند هر طرح فرهنگی دیگر باید امکانات موجود در نظر گرفته شود و دقت لازم در اجرای خردمندانهی آن به کار گرفته شود؛ مطمئناً در جایی که استاد و کلاس و محیط فیزیکی نظیر آزمایشگاه و غیره به اندازهی کافی برای اجرای طرح وجود ندارد، نمیتوان بر اجرای طرح اصرار ورزید؛ اما در جایی که مثلاً پنج کلاس موازی (در یک ساعت و با یک موضوع) با جمعیت 60% دانشجوی دختر و 40% دانشجوی پسر وجود دارد به راحتی میتوان کلاسهای مختلط را در قالب 3 کلاس اختصاصی دختران و 2 کلاس اختصاصی پسران برگزار کرد.
3. لازم است این طرح در آغاز به صورت آزمایشی در مدت زمان مشخصی (مانند یک یا دو ترم) به اجرا گذاشته شود و پس از ارزیابی نتایج مثبت و منفی آن، بدون سوگیری در مورد کیفیت و نحوهی اجرای آن در ترمهای بعد، تصمیمگیری شود.
پاسخ به بعضی از اشکالات
برخی معتقدند این طرح موجب حساسیت بیشتر دختران و پسران نسبت به یکدیگر شده و به موجب «الانسان حریص علی ما منع» [انسان از هر چه منع شود نسبت به آن حریصتر میشود]، نباید اقدام به جداسازی کلاسهای دختران و پسران کرد و بهتر است آنها همچنان در کلاسهای مختلط باشند؛
در پاسخ باید گفت این حساسیت در زمانی که دو جنس مخالف، هر روز و هر ساعت در کلاسهای مختلط در کنار یکدیگر باشند، بیشتر است چرا که هر نگاه و هر سخن تأثیر خاص خود را بر ذهن و دل افراد خواهد گذاشت و کسانی که جدایی را باعث حساسیت بیشتر میدانند ویژگیهای روانشناختی دو جنس مخالف را نادیده میانگارند.
برخی هم معتقدند حضور دختران و پسران در دانشگاه در کنار یکدیگر موجب مهارت ورزی دختران و پسران در تعاملات اجتماعی با یکدیگر میشود؛
پاسخ این مطلب نیز این است که اگر منظور از این مهارت ورزی شناخت بیشتر جنس مخالف است، این شناخت از راه کلاسهای ویژهی پیش از ازدواج به بهترین وجه اتفاق میافتد بدون اینکه عوارض خاص خود را در پی داشته باشد، ضمن این که شناخت در کلاسهای ویژهی یاد شده شناختی علمی و نه شخصی و مبتنی بر آزمون و خطا است؛ و اگر هم منظور از تعاملات اجتماعی زمینهی انتخاب یکدیگر برای ازدواج است که باید گفت این نوع انتخابها -که پسند ظاهری پیش از مطابقت ویژگیهای شخصیتی موجب انتخاب میشود- در اکثر موارد موجب نادیده گرفتن تطابق شخصیتی و درنهایت به شکست منتهی شدن اکثر این نوع ازدواجها میشود چنانکه طبق برخی آمارها، 90% این نوع ازدواجها ظرف 6 سال به جدایی منتهی میگردد.
دو پیشنهاد
در اینجا پیشنهادهایی که بدون هزینهی اضافی موجب مناسب سازی فیزیکی و فرهنگی دانشگاه میشود، ارایه میگردد:
1.بخشی از فضای باز دانشگاه شامل فضای سبز، نیمکتهای موجود در فضای سبز و مسیرهای تردد موجود در فضای سبز به طور اختصاصی به دختران و بخشی هم به پسران تخصیص یابد؛ چنین طرحهایی یکی از مصادیق مناسب سازی فیزیکی فرهنگی است که تقریباً بدون هزینهی اضافی، فضای همراه با آرامشی را برای دانشجویان فراهم میسازد که با تمرکز بیشتر به مطالعه بپردازند و یا با راحتی بیشتر به استراحت مشغول گردند؛ در چنین شرایطی فضاهای دیگر دانشگاه به عنوان فضاهای عمومی توسط تمامی دانشجویان قابل استفاده است.
2.همچنان که پیشتر اشاره شد، کلاسهای موازی را میتوان بدون کوچکترین هزینه یا امکانات اضافی به طور اختصاصی به دختران و پسران تخصیص داد.
نکتهی پایانی
اجرای این طرح، نشان دهندهی آزاداندیشی مجموعهی دانشگاهیان و تمامی افرادی است که به نحوی با این طرح مرتبط هستند چرا که نباید با تعصب و بدون منطق در شرایط فعلی باقی ماند و از مواجهه با تغییر پرهیز کرد و در صورتی که اندیشمندان و تصمیمگیرندگان فرهنگی چنین طرحی را زمینه ساز رشد علمی و معنوی میدانند ترس و واهمه از اجرای آن شایستهی قشر فرهیختهی دانشگاهی نیست.
پی نوشت ها :
[1] «تفکیک جنسیت» که مانند برخی واژههای دیگر نظیر تقلید، ولایت مطلقهی فقیه، نظارت استصوابی و مواردی از این دست، واژهای ابهام برانگیز و غیرگویا است، نیازمند تنقیح و تبیین کافی است تا با واژههایی نظیر تبعیض جنسیتی، تحقیر جنسیتی و یا آلوده پنداری جوانان اشتباه نشود؛ «تفکیک جنسیتی» در ذهن بعضی افراد تداعی کنندهی «تبعیض جنسیتی» یا «تحقیر جنسیتی» و نظایر آن است؛ و به نظر میرسد اگر به مصوبهی شورای عالی انقلاب فرهنگی در مورد «گسترش فرهنگ عفاف و حجاب» توجه کنیم و از واژهی مورد استفاده برای بیان راهبرد اجرایی آن یعنی «مناسب سازی فیزیکی و فرهنگی دانشگاهها» استفاده کنیم کمتر دچار این ابهامها میشویم و به همین دلیل در این نوشتار به جای «تفکیک جنسیت» از همین واژهی «مناسب سازی فیزیکی و فرهنگی» استفاده میشود. در مورد واژههای مبهم دیگر که ذکر شد هم واژههای مناسبتر و گویاتری وجود دارد که عبارت اند از:
«رجوع به نظر کارشناس» به جای «تقلید»؛ «ولایت فقیه در هر آنچه که مقتضی مصلحت مردم است» به جای «ولایت مطلقهی فقیه»؛ و «نظارت همراه اختیارات لازم و کافی» به جای «نظارت استصوابی»؛ این واژهها که دقیقاً برگرفته از معنای فقهی و حقوقی آنها است زمینهی سوء استفادهی مغرضان آگاه و یا سوء تفاهم افراد ناآشنا با این اصطلاحات را از بین میبرد.
[2] تردیدی نیست که از نظر قرآن، سنت معصومین، امام خمینی و رهبر معظم انقلاب، هر آنچه که زمینه ساز رشد معنوی و افزایش معرفت جامعه شود امری ستوده و شایستهی تمجید و تحقق و پیاده سازی آن درخور ستایش است؛ بنابراین نیازی نیست که شواهد متعددی از قرآن، روایات، بیانات امام خمینی و رهنمودهای رهبری در مورد لزوم زمینه سازی برای رشد معنوی و علمی جامعه ارایه کنیم و این مطلب از بدیهیات است؛ اما در خصوص قانون اساسی و مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی- برای این که مشخص شود حرکت به سوی رشد فرهنگی که از آن جمله رشد فرهنگ عفاف و حجاب است بخشی از قانون و از سوی دولت لازم الاجرا است- به بخشهایی از این قوانین اشاره میشود.
علیرضا اسلامی فر/ کارشناس فرهنگی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علامه مجلسی(ره)