» عمومی » فرهنگی ادبی » اشعاری در وصف بهار از فریدون مشیری
فرهنگی ادبی

اشعاری در وصف بهار از فریدون مشیری

فروردین 4, 1393 008

گل امید
هوا هوای بهار است و باده باده ء ناب
به خنده خنده بنوشیم جرعه جرعه شراب

در این پیاله ندانم چه ریختی ، پیداست
که خوش به جان هم افتاده اند آتش و آب

فرشته روی من ، ای آفتاب صبح بهار
مرا به جامی از این آب آتشین دریاب

به جام هستی ما ، ای شراب عشق بجوش
به بزم ساده ما ، ای چراغ ماه بتاب

گل امید من امشب شکفته در بر من
بیا و یک نفس ای چشم سرنوشت بخواب

مگر نه خاک ره این خرابه باید شد
بیا که کام بگیریم ازین جهان خراب

اشعار بهار و نوروز, اشعار فریدون مشیری

اشعار بهار از فریدون مشیری

بوی باران ، بوی سبزه ، بوی خاک

شاخه های شسته ، باران خورده ، پاک
آسمان آبی و ابری سپید

برگ های سبز بید
عطر نرگس رقص باد

نغمه ء شوق پرستو های شاد

خلوت گرم کبوتر های مست….

نرم نرمک میرسد اینک بهار
خوش به حال روزگار

خوش به حال چشمه ها و دشت ها
خوش به حال دانه ها و سبزه ها

خوش به حال غنچه های نیمه باز

خوش به حال دختر میخک که میخندد به ناز

خوش به حال جام لبریز از شراب
خوش به حال آفتاب

منبع: khabaronline.ir

به این نوشته امتیاز بدهید!

میلاد زارع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

  • ×